🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 مادرش می گفت وقتی از مرز اومد خونه دیدم رو گردنش جای بریدگی هست گفتم چی شده جان؟ گفت با اشرار درگیر شدیم قمه رو گذاشت و شروع کرد به ، همون لحظه به متوسل شدم، گفتم آقا به من بیست روز وقت بده تا عروسی خواهرم عزا نشه. مراسم عروسی خواهرش انجام شد و معراج دقیقا بیست روز بعد به رسید. 🌹 🕊🥀