🦋
جانباز والامقام «حاج ابراهیم صمدی» در سال ۱۳۶۲ در حمله خیبر، با اصابت ترکش، از ناحیه مهرهی کمر، قطع نخاع شد.
در آن زمان بهخاطر نبود امکانات کافی و همچنین اطلاعات محدود در مورد نحوه انتقال مجروحین جنگی و قطع نخاعی، ضایعه ایشان به مراتب بیشتر شد. او را پشت تویوتا همراه با شهدا به بیمارستان انتقال دادند. ابتدا بهعلت خونریزی شدید و بیهوشی گمان میکردند او هم شهید شده است؛ اما خواست خداوند غیر از آن بود.
دکترها از ویزیت او امتناع میکردند و اعتقاد داشتند کسی که تا صبح زنده نمیماند لزومی ندارد که معاینه شود. حتی اعتراض خانوادهاش هم تاثیر چندانی نداشت.
در همان روزهای اول بستری، دکتر متوجه عمق ضایعه ایشان شده و خبر قطع نخاعیاش را مستقیم به خود او اعلام کرده و گفته بود که دیگر تا آخر عمر نمیتوانی راه بروی!
دوسال در بیمارستانهای مختلف تهران بستری بود تا بالاخره به کمک خداوند تا حدودی این شرایط را پذیرفت و با آن کنار آمد.
خلاصه اینکه ادامه عمر شریف او با درد و رنج رقم خورد. ده سال را در آسایشگاه جانبازان گذراند.
با انحلال آسایشگاهها مجبور شد به خانهای برگردد که اصلأ با شرایط فعلی او سازگاری نداشت. خانهای روستایی که حتی امکانات اولیه او را برآورده نمیکرد. بالاجبار خانوادهاش به زنجان مهاجرت کردند و او ده سال هم با کمترین امکانات ممکن روزگار را گذراند. این مسائل باعث ایجاد محدویتهای بیشتر و شروع عوارض جدیدی برای او شد؛ ولی ابراهیم همچنان مثل یک کوه محکم بود و خم به ابرو نمیآورد.
از سال ۱۳۷۸ بانویی صالحه توفیق همسری و خدمتگزاری ایشان را پیدا کرده که او خود نیز خداوند را از این جهت شاکر است.
حاج ابراهیم صمدی که بعد از عمری تحمل درد و رنج، چند ماهی است همراه با همسرش به مکه و حج تمتع مشرف شده و به جرگه حاجیان پیوسته همیشه شاکر خداست و میگوید: «هرچه از دوست رسد نیکوست!»
او همهی درد و رنجها را با یک لبخند به سخره گرفته و الگویی بینظیر برای اطرافیان است.
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#جانباز_ابراهیم_صمدی
#شهدای_زنده
#جانبازان
#روز_آخر
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid