ارسالی از مخاطبان. (برای خودم جالب بود به ویژه اینکه خوب نشون داده شهروند بودن توی یه کشور مثل سوئد، چقدر نیازمند بیچارگی و خفت و خواری کشیدنه) از اول اهل درس و مشق نبود. به ضرب و زور جیبِ بابا یکی درمیون درساشو پاس می‌کرد. یه ریز هم از معلم و مدیر و مدرسه و سیستم آموزشی می‌نالید. برادر کوچیکش اما از اون خرخون‌های ناب بود که چپ و راست می‌کوبیدنش سرِ ارشد خونه. جفتشون که بزرگ‌تر شدن سربازی‌هاشونو خریدن و افتادن تو کار. اونم بساز و بنداز. ادعای زرنگیشونم می‌شد. برخی مناطق ویلاسازی می‌کردن. بالاشهر هم آپارتمان می‌ساختن. اون درس‌خونه شریف برق می‌خوند. اما رفتاراش به دانشجو نمی‌خورد بازم صدقه سر جیب باباش مدرک گرفت و شد مهندس. بعد از چند وقت هم خبر شدیم که آقا مجید و آقا سعید مهاجرت کردن. یکی به سوئد یکی به آلمان. کوچیکه زن و بچه‌دار بود بزرگه عزب. تا خرتناق تو پول و امکانات غلت میزدن. از همه هم بیشتر می‌نالیدن که مملکته ما داریم؟ اقتصاد فلانه، فرهنگ بهمانه. کشورهای اروپایی چه جورن، مملکت ما چجوره؟! سر تا پاشون ضد فرهنگ بود. از پوشش بگیر تا روابط خانوادگی و اجتماعیشون. خلاصه مهاجرت کردن اونم چه مهاجرتی. توش خودمونو کشته بیرونش مردمو😅 از لابلای گپ و گفتای خاله خانم، حرفایی می‌زد بیرون که عینهو تف سربالا. یه دفعه خبر از آلمان می‌رسید بزرگه پول می‌خواد. یه دفعه از سوئد خبر میومد کوچیکه مایحتاج می‌خواد. یکی دو سال که از رفتنشون گذشت کم‌کم معلوم شد خبراییه. بزرگه تو آلمان با ۲۰ نفر تو یه سوله زندگی می‌کرد، زندگی که چه عرض کنم، توله سگ تیمار می‌کرد و گاهی تو رخت‌شور خونه کار می‌کرد. اما بازم هزینه‌هاشو باباش می‌فرستاد براش. بعد از چند وقتم خبر اومد یه کانال تلگرام زده و داره فعالیت‌های ضدمیهنی میکنه و ضد جمهوری اسلامی مصاحبه میکنه. یه سرکی کشیدیم دیدیم چه خبرههههههههههههههه. نگو آقا داشت کارنامه سیاه می‌کرد واسه پناهندگی گرفتن. دار و دسته تشکیل داده بودن واسه حرکت‌های اعتراضی که به خاطر همین حرکتا چند باری بازداشت شده بود و زهرچشم اساسی ازش گرفته بودن. کوچیکه یه روز می‌گفت برنج بفرست یه روز دارو، یه روز چای می‌خواست یه روز پول. حالا داخل پرانتز بگم خانواده‌شون اینور به به و چه چهی راه انداخته بودن که زن و بچه‌ش حقوق شهروندی می‌گیرن و خونه دادن بهشون و... . نگو تورم به قدری اونجابالاست که حقوق ۵۰ میلیونی زن و بچش از لحاظ ارزش ریالی با یارانه ما برابری می‌کنه. کجا؟ سوئد!! حالا ممکنه بگین چجوری اقامت گرفتن؟ به نام خدا: با ارتداد حالا نمی‌دونم چرا به این مدل زندگی میگن شهروندی!! واسه ما که از نزدیک شاهد شرایط زندگی‌شون هستیم برآیندی جز بردگی نداره. ✍🏼 نویسنده: حبیبی @Masihane