از رفیق گفتیم، رفیقی در صراط مستقیم و آیه ۶۹ سوره نساء را خواندیم: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا حالا یک بررسی کنیم حال و نسبتمان را با راه و با رفیقانمان! راستی چه قدر در انتخاب رفیق هایمان هم به شاخص این آیه دقت می‌کنیم؟ با انتخاب رفیق دنبال چه هستیم؟ طی طریق یا چند روزی وقت گذرانی؟! چگونه یک رفیق می‌تواند همراه صراط مستقیم شود برایمان؟ پس اول باید بپرسیم: آیا من در صراط هستم؟ ماجرا از این سو است، اگر من فرسنگ ها با صراط فاصله داشته باشم و از هدایت و نعمت معنوی دور نگه داشته باشم خودم را اصلأ در فضایی وارد نشده ام که رفیق چنینی داشته باشم! و اما بعد من رفیق چه کسی هستم؟ من برای رفاقت هایم چه می‌کنم؟ رفیق برای صراط هستم یا نه؟ حکایت این رفاقت ها دو سویه است، ارتباط اصلأ دو سویه است، یک سرش او و یک سرش من! پس هر دو سر را باید شکافت و اگر مطابق شاخص های قرآن نبود، دوباره بافت! https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah