eitaa logo
مصیر
764 دنبال‌کننده
376 عکس
7 ویدیو
10 فایل
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ(۴۲ نور) زیست قرآنی برای اهل تفکر. به استناد تفسیر، به آیه های قرآن فکر میکنیم و برای عملیاتی کردنشان گام برمیداریم ان شاالله. اسماء حسین زاده @ahs312
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ به این سوال که ستون زندگی چیست در این آیات سوره الرحمن است. آرام آرام بخوانید و بیایید: وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾ و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت (۷) أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾ تا مبادا از اندازه درگذريد (۸) وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿۹﴾ و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد (۹) بله! ستون زندگی میزان است. و اما میزان چیست؟ https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
خداوند فرمود میزان، ستون زندگی است؛ یعنی هر کسی هر کاری انجام می‌دهد، در برابر آن کار یک حق ثابتی دارد نه کمتر و نه بیشتر، این ستونِ زندگی است؛ حق ثابتی که در برابر هر کار داریم، میزان است و این میزان بر محور عدل است. تا به حال به حقوق هر کاری فکر کرده اید؟ حقی که در ارتباط با کارها یا افراد یا ... برایمان به وجود می آید؟ چه قدر در هر کاری دنبال میزان، دنبال عدل، دنبال یافتن آن حق ثابت بوده ایم؟ اصلأ حق های ثابت کارهایمان چیست؟ از مادری و آشپزی تا درس و بحث، از دیدار اقوام و دوستان تا ... این تعریف از آنهایی است که لازم است مدتها در ذهنمان خیس بخورد تا مصادیق اش را بیابیم... شما از این حقوق بگویید. https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
حالا که بحث از سنجش است بیایید ببینیم سنجش چند ضلع دارد؟ ما برای سنجش، یک میزان داریم، یک وزن، یک موزون. میزان یعنی همان ترازو ولی در سوره الرحمن، کلمه میزان را برای هر سه اینها آورده: هم برای ابزار سنجش، هم برای کفه وزن و هم برای کفه موزون. ﴿وَ وَضَعَ الْمِیزَانَ﴾. این وضعِ میزان یعنی ترازو را ذات اقدس الهی مشخص کرد. حالا که ترازو نصب کردید آن کالاهایی که از کشاورز می‌خواهید در میدان تحویل بگیرید، زیاد تحویل نگیرید: ﴿أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ﴾. ﴿وَ لَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ﴾، آن وقتی که می‌خواهید به ارباب رجوع بفروشید، کم‌فروشی کنید، این حرام است. پس این سه ضلع باید درست باشد: یک اقامه اصل ترازوست، یکی طغیان موزون است که محرَّم است، یکی خسران وزن است که محرَّم است. و باز هم اصل اقامه پیدا شد...عدل هم اقامه کردنی است... https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
بیایید کمی بیشتر و دقیق و مصداقی تر از میزان بگوییم، از همان عدل، از عدل به معنای آن که هر چیز سر جای خودش قرار بگیرد نه آن که همه چیز مساوی باشد! و همین است که آیت الله جوادی می فرمایند: «شما هیچ‌گاه از میزان تعدّی نکنید و این منطق، میزان فکر است آن فقه، میزان عمل است آن حقوق، میزان رفتارهای حق‌النّاسی و حق‌اللّهی نسبت به دیگران است.» میزان ها اینجاست و ما چه قدر به میزان ها آگاهی داریم تا برسیم به آن که چه قدر مبتنی بر میزان عمل می‌کنیم! نکته همین جاست که معرفت و شناخت، مقدمه و لازمه حرکت است و ما اگر فهمیدیم ستون زندگی مان میزان است حالا باید برویم سراغ شناخت این میزان ها در هر بخش زندگی و بعد ردگیری آنها تا رسیدن به عمل انشاالله. https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
حوالی آیه های سوره الرحمن از میزان می‌گوییم ، از عدل، از وزن کردن و سنجش عقاید و اعمالمان. بله این وزن کردن امروز دست ماست پس بجنبیم: درباره عقاید خود، اخلاق خود، اعمال خود بخواهد خود را «وزن کند که گفتند: «زِنُوا أَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا»و «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا»* همه ما موظّفیم که خودمان را وزن کنیم، این مشمول ﴿لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ﴾ نیست، با دیگری نیست با خودمان است. «زِنُوا أَنْفُسَکُمْ» این چنین است. خودتان را وزن کنید ببینید سبک هستید یا سنگین هستید. حسنات دارید یا سیّئات دارید که البته این یک امر جامعی است.» درس تفسیر سوره الرحمن آیت الله جوادی * عِبَادَاللهِ! زِنُوا أَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا، وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا، وَ تَنَفَّسُوا قَبْلَ ضِیقِ الْخِنَاقِ، وَانْقَادُوا قَبْلَ عُنْفِ السِّیَاقِ، وَاعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى یَکُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَزَاجِرٌ، لَمْ یَکُنْ لَهُ مَنْ غَیْرِهَا لاَ زَاجِرٌ وَلاَ وَاعِظٌ. اى بندگان خدا! خويشتن را وزن کنيد (و ارزش خود را بسنجيد) پيش از آنکه شما را وزن کنند; و به حساب خود برسيد، پيش از آنکه شما را به حساب آورند. و تا راه نفس گرفته نشده، تنفّس کنيد; (تا فرصت ها باقى است به اعمال صالح بپردازيد) و پيش از آنکه شما را وادار به تسليم کنند (در برابر حق) تسليم شويد و بدانيد کسى که بر ضدّ هواى نفسش کمک نشود، تا واعظ و رادعى از درون جانش براى او فراهم گردد، مانع و واعظى از غيرخودش نخواهد يافت. بخشی از خطبه 90 نهج البلاغه https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
نگاه کنید! قرآن نازل شده است به شکل تجلی، یعنی یک ریسمان آویزان که همیشه هست و می‌شود آن را گرفت و بالا رفت! نه به شکل تجافی، مثل قطره های باران که در هر زمان فقط در یک مکان خاص حضور دارند! پس حالا که ریسمان است باید دید این سو و آن سوی آن چیست؟ کجا را باید گرفت و به کجا باید رسید؟ یک سو «عربی مبین» است، آنجا که ما باید بگیریمش و سوی دیگر «علی حکیم» است، همان سویی که همیشه هست، همان که قرار است با چنگ زدن به به ریسمان به آن برسیم، همان که باطن قرآن است! پس باید در مواجه با قرآن، حالمان چنین باشد و آن وقت است که آویزان قرآن می‌شویم، آویزان همین کتاب عربی مبین که پله اول است. اینجاست که باید گفت هر چه آویزان تر، بهتر😊 https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
حالا که صحبت از اعتصام است، مدل آویزان و در پی ثقلین بودن، بیایید با هم آیه ای کلیدی (۷۸ سوره حج) هم بخوانیم که اینجا اعتصام به خود الله مطرح شده، آن هم با سر تیتر مهم و کلیدی جهاد!!!! و آه از این کلمه که تمام ساحت های انسانی را زیر و رو می‌کند. وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است، جهاد کنید؛ او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقت و سختی قرار نداد. [در دینتان گشایش و آسانی قرار داد مانند گشایش و آسانیِ] آیین پدرتان ابراهیم، او شما را پیش از این «مسلمان» نامید و در این [قرآن هم به همین عنوان نامگذاری شده اید] تا پیامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشید؛ پس نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و به خدا تمسّک جویید. او سرپرست و یاور شماست؛ چه خوب سرپرست و یاوری و چه نیکو یاری دهنده ای است. https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
تمام حقیقت من تمرکز می‌کنم روی همین کلمات، همین ها که قرار است همیشه با من باشند، قرار است با من از این دنیا به دنیای بعد منتقل شوند و شاید اصلا همین ها یعنی من! مال من، جمال من، دانش من، فرزند من، خانواده من، کسب و کار من، زمان من، علایق من، تفریحات من و... همه همین الان فان هستند! همین الان نیستند! و من چه خوش خیالم که چنگ زده ام به اینها و سرم را شلوغ کرده ام تا حواسم از حقیقت من پرت شود... شاید ترس از مرگ در پس همین حواس پرتی هاست... شاید اگر تمام حقیقت ام را ببینم جور دیگری تصمیم بگیرم، جور دیگری زندگی کنم... همین الان فان! نه آن که بعداً می فهمی و می بینی که اینها همه فانی شدند! همین الان فان هستند، چرا نمی‌بینی اسماء؟!!!! فان یا fun، مسأله دیدن من است...دیدن فان ها و ندیدن تمام حقیقت ها! این دیدن زندگی را دگرگون می‌کند و مدل اش را هم قرآن می‌گوید! آنچه از من می‌ماند عقیده و اخلاق و اعمال من است در حالی که من کجا دارم سرمایه گزاری می‌کنم؟ پای اینها یا پای فان ها؟! شعبان المعظم است، ماه محاسبات مومنانه، بساط پهن کنیم که حتی این زمان و مکان هم فان... https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
هر کس اگر واقعاً از خدا سؤال بکند جوابش نقد است. فرمود: ﴿وَ آتَاکُم مِن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ﴾(آیه ۳۴ سوره ابراهیم) اگر با زبان استعداد، با زبان حال و دل، این استعداد و حال را همراهی بکند، هر کس هر چه بخواهد می‌گیرد با فعل ماضی هم یاد کرد فرمود هر چه خواستید گرفتید. ﴿وَ آتَاکُم مِن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ﴾، یعنی هر چه مورد نیاز جوامع بشری هست ما در این سفره آماده کردیم. اما «الیوم» هم هر کس هر چه بخواهد خدا به او می‌دهد، هیچ ممکن نیست دستی به طرف خدا بلند بشود و خالی برگردد. ائمه وقتی دستی را به طرف خدا دراز می‌کردند این دست را به صورت می‌مالیدند می‌گفتند این دست خالی برنمی‎گردد. اگر همان شیء مصلحت است همان را به ما می‌دهد، نشد سیّئه‌ای از سیّئات ما را کم می‌کند. نشد حسنه‌ای بر حسنات ما می‌افزاید، ممکن نیست دستی به طرف خدا دراز بشود و خالی برگردد. این دست را به صورت می‌مالیدند، این خداست! ممکن نیست خودش به ما بگوید سؤال کنید بعد جواب ندهد. ﴿وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُون﴾ (آیه ۱۰۶ سوره یوسف) مگر اینکه حواسمان جای دیگر باشد، از او نخواهیم. فقط دعا می‌کنیم ثواب ببریم، این معلوم می‌شود از او نخواستیم. اگر کسی به خودش، به قبیله‌اش، به حزبش، به باندش متکّی باشد، این از او نخواسته است. فرمود حقیقت سؤال همه از او می‌خواهند، هر چه هم بخواهند او دارد، ﴿یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾(آیه ۲۹ سوره الرحمن) درس تفسیر آیت الله جوادی، سوره الرحمن https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
عمل، عامل را رها نمی‌کند! ﴿وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی﴾ای که در آیات دیگر آمده، در آیه 164 سوره مبارکه «انعام» به این صورت آمد که ﴿إِلاّ عَلَیْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی﴾*، در سوره مبارکه «اسراء» بیانی سیدنا الاستاد(رضوان الله علیه)ـعلامه طباطبائی ـ داشتند که هیچ کس نسبت به دیگری بد نمی‌کند ولو قاتل و هیچ نسبت به دیگری کار خیر نمی‌کند ولو از خود گذشتگی نشان بدهد، ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها﴾**، این «لام» لام اختصاص است نه لام انتفاع. آنها فکر می‌کردند که ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ﴾، یعنی به سود شماست، ﴿وَ إِنْ أَسَأْتُمْ﴾ باید می‌فرمود: «فعلیها»؛ اما ﴿فَلَها﴾ گفته است، فرمایش ایشان این است که «لام» لام اختصاص است عمل برای عامل است. پس آثار بالعرض آن به دیگری می‌رسد. *هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد. **اگر نيكى و احسان كرديد به خود كرده‌ايد و اگر بدى و ستم كرديد باز به خود كرده‌ايد. جلسه درس تفسیر سوره الرحمن آیت الله جوادی https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
اگر کسی در درون منزلش پارکی احداث بکند تمام نسیم و لطافت و بوی عطر و گل برای خودش است گاهی هم که نسیمی وزید آن رهگذر پشت کوچه را بهره‌مند می‌کند. هر کاری که ما می‌کنیم 99درصدش برای ماست، آن یک درصدش نصیب دیگری می‌شود ولو برای دیگری خانه بسازیم. این کسی که می‌گوید من خودم خانه دارم برای دیگری خانه می‌سازم من که خودم خانه نمی‌خواهم، 99 درصد فایده برای خودش است یک درصدش برای دیگری است سایه عمل به دیگری می‌افتد و اگر ـ خدای نکرده ـ به تباهی افتاد مثل اینکه در درون خودش می‎خواهد فاضلابی یا کنیفی بکَند تمام بوی بد برای اوست گاهی هم باد می‌زند بوی این کنیف آن رهگذر را آزرده می‌کند یک درصد حتی در قتل، چون «یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَی الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَی الْمَظْلُومِ»؛ این پنج شش دقیقه آسیب می‌بیند کسی که مقتول است؛ اما این سوخت و سوز دارد: ﴿کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهَا﴾، آن وقت این «لام» می‌شود لام اختصاص، ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ﴾ سایه‌اش به غیر می‌رسد. ﴿إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها﴾ سایه‌اش به غیر می‌رسد، عمل برای عامل است و او را رها نمی‌کند؛ لذا چون او را رها نمی‌کند، هیچ باربری بار او را نمی‌برد. جلسه درس تفسیر سوره الرحمن، آیت الله جوادی https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
آيهٴ ده سوره حج فرمود: ﴿ذلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾ يعني در صحنهٴ قيامت آثار تلخ تبهكاريِ تبهكاران را به آنها مي‌چشانند مي‌گويند اين آن چيزي است كه شما با دو دستت فرستادي. اين «با دو دستت فرستادي» يعني تمام كارها، چون مهم‌ترين كار را انسان با دست انجام مي‌دهد. هر كاري را كه انسان انجام مي‌دهد اين كار پيشاپيش قبل از اينكه انسان به مقصد برسد مي‌رود در آنجا مستقر مي‌شود. در تعبيرات مثبت دارد: ﴿فَلِأَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ﴾؛ خب اگر مسافري مي‌خواهد برود جايي، كسي كه قبلاً كاروان را هدايت و رهبري مي‌كند، آن مسافرخانه را آماده مي‌كند فرش را پهن مي‌كند تا اين بيايد؛ اين ﴿فَلِأَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ﴾ يعني مُمَهَّد است آماده است (اين براي افراد پرهيزكار)؛ تبهكارها هم ﴿بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ﴾ است؛ يعني هر عملي پيشاپيش عامل مي‌رود جلو، آنجا منتظر است [و] انسان بر عمل خود وارد مي‌شود [و] مهمان عمل است، اگر خوب بود كه ﴿فَلِأَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ﴾ اگر بد بود هم به ما مي‌گويند: ﴿قَدَّمَتْ يَدَاكَ﴾؛ تو اينها را اينجا فرستادي، ما كه اينجا اين اعمال زشت را نداشتيم اين آثار زشت را نداشتيم. درس تفسیر سوره حج آیت الله جوادی https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah