eitaa logo
مصیر
764 دنبال‌کننده
378 عکس
7 ویدیو
10 فایل
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ(۴۲ نور) زیست قرآنی برای اهل تفکر. به استناد تفسیر، به آیه های قرآن فکر میکنیم و برای عملیاتی کردنشان گام برمیداریم ان شاالله. اسماء حسین زاده @ahs312
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی پای خواندن درسهای تفسیر قرآن آیت الله جوادی به این روایت رسیدم، روایتی از امام جواد علیه السلام که زندگی آدم را می تکاند، زندگی شلوغ و درهم آدمهایی که گوش و چشم‌هایشان باز است به روی هر صفحه و فایل و گزارش و ... آدم هایی که شاید با خودشان می گویند: باید به روز باشیم پس پای همه ی این حرفها و تصویرها بنشینیم، شاید هم هزار دلیل دیگر داشته باشند اما پس از مدتی دلداده آن منابع شوند و عبور کنند از ببین چه می‌گویدها! لذا همین جاست که این روایت یک خط کشی دقیق میکند میان گوش سپردن و عبادت کردن. پس اگر کسی کتاب کسب را میخواند، حرف کسی را میخواند، مقاله کسی را میخواند، گزارش کسی را میبیند، در صورتی که دلداده آن کلام باشد، میشود اصغی و همین هم برایش می‌شود عبادت! حالا بیایید ببینیم ما دلداده کدام گوینده و اثریم تا ببینیم از عابدان الله هستیم یا ابلیس! شاخص را امام داده اند، شاخصی برای خود خود زندگی ما! حیف است قرآن باشد و تفسیر باشد و ما در پی معبودانی دگر باشیم...علینا بالقرآن...علینا بالتفسیر...علینا بالدقت...علینا بالعبادت... این روایت بوسیدنی را داشته باشید تا با هم از آیه های عبادت در سوره حمد بگوییم... بعدنوشت: شهادت امام جواد علیه السلام را تسلیت میگویم. صبح جمعه است، تا بیداری بچه ها برویم پی خواندن تفسیر😊
گفتیم صراط مستقیم همان دین قیم است. خب ما از کجا به دین قیم برسیم؟ اول منبع آن، قرآن است! پس برای یافتن شاخص های حرکت در متن برای خودمان، باید به قرآن رجوع کنیم. آیا چنین می‌کنیم؟ اصلاً ما شاخص های دینداری مان را از کجا می آوریم؟ چه قدر بهشان مطمئن ایم؟ از منابع دست اول یا از صحبت های افراد دست چندم؟! حالا که قرار است سری به بزنیم به نسبت خودمان و قرآن، بگذارید از تجربه زیسته ام بگویم، از این که این روزها شیوه های فهم قرآن زیاد است و من خواندن تفسیر تسنیم را انتخاب کردم تا آیه ها برایم شرح داده شود، گشوده شود، تا پیوند بخورم به فهم آیه ها، دیدن نظام سوره ها، عمق یافتن برای زندگی با آیه ها. اما این تنها راه نیست، ولی این راهها، راهزن هم زیاد دارد، حواسمان باید جمع باشد که تا می توانیم سراغ دست اول های دین برویم و سراغ علمای واقعی و سراغ یقینی ترین منابع. سخت است؟ بله، اصلا دین خودش می‌گوید: من صعب مستصعب ام و آن وقت ما انتظار راحتی داریم. بیایید انتظاراتشان را درست کنیم، بیایید بها پرداخت کنیم برای فهم و رسیدن به دین قیم، بیایید تلاش کنیم که بفهمیم، دست و پا بزنیم و دائم طلب توفیق و فهم کنیم، بعد مسیر آسان می‌شود، این قول خداست...بیایید کمی غلبه کنیم بر موانع ذهنی مان از سخت است و نمی‌شود و من که نمی‌توانم و.... اصل در زندگی همین است...نگوییم وقت نداریم، اصلی و فرعی کنیم... بیایید همین امروز فکر کنیم، عزم کنیم، قدمی برداریم برای صراط استقامت، صراط مستقیم، دین قیم... https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
آیه ها و سوره ها برای زیست ما در لحظه هاست و ما برای این زیستن محتاجیم به فهم و شناخت آنها و در این راه تفسیر به دادمان می‌رسد، وقتی که میخواهیم مبنی بر جهان بینی مان ایدئولوژی بسازیم، وقتی قرار است اعتقاداتمان گره بخورد با جانمان و ما را برساند سر صحنه عمل! برای حاضر بودن در هستی محتاجیم به آیه ها! و این بار ما شاهدان صحنه های نبرد حق و باطل ایم به عینه! به حقیقت! به تمامیت! پس بگذارید آیه ای بخوانیم در وصف احوالاتمان از سوره صف، همان سوره ای که برای خود خود الان است: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ خدا کسانی را دوست دارد که در راهش، که به وقت قتال، که در میانه جنگ ۱. متحد هستند! مثل بنیان مرصوص، بادوام و نفوذناپذیر ۲.در صحنه حاضر است که دین را یاری کند. و بعد نمونه می آورد: مثل حواریون عیسی و نه مثل پیروان موسی که در مسائل نظامی و جنگی او را آزار دادند! بحث سوره شخصی نیست! به وقت تصمیم گیری مبارزه علیه کفر است. حالا خودمان را بکاویم، آیا در صحنه ایم؟ صحنه را چگونه می‌بینیم؟ دنبال بهانه ایم؟ دنبال ایذاء؟ چه می‌کنیم در مبارزه علیه کفر؟ https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
روایت امروز از خانه امیرالمومنین علیه السلام، خانه عزاداری است که در سکوت و آستین بر دهان گریه می‌کنند. خانه، خانه آل الله است اما حالا که به سوگ نشسته، به وصیت مادر قهرمان خانه، مادر منصوره خانه، برای باطل کردن خط روایتی دشمن، صدای عزا نمی‌آید... بیایید ما امروز میان همه سوگ و عزا و گریه های بلندمان، صدای سوره الرحمن را هم بلند کنیم... این خانه عزادار است... https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
الرحمن، معلم شد و قرآن یاد داد که چه بشود؟ که انسان خلق شود! اینجا «و» عطف است پس الرحمن، اول قرآن را یاد داد و بعد انسان را خلق کرد. عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الإنْسَانَ اینجاست که اگر انسان، قرآنی شود، انسان می‌شود! پس «علَّم الانس القرآن» وقتی انس که انسان بالقوّه است با قرآن آشنا شد، می‌شود انسانِ بالفعل ﴿خَلَقَ الْإِنسَانَ﴾، آن وقت می‌شود انسان! و اما بعد انسان شود که چه؟! https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
حتی همین روزهایی که یک پایت در کلاس مجازی دخترت هست و یک پا همراه با کودک دیگر مشغول بازی و یک پا به کارهای خانه، می‌شود گوش هایت را هم بدهی به کلام الله، می شود همان حالی که می‌دوی، خودت را پای درس الرحمن ببینی، بعد صبح قدری زودتر بیدار شوی تا متمرکز بتوانی در پای درس قرآن بنشینی، تا تمام روز فکر کنی به آن که چگونه این کلمات را در زندگی ام جاری کنم؟! و خب اولین قدم آن است که پای کلاس بنشینی و برای این نشستن برنامه ای داشته باشی، اولویتی داشته باشی! امسال که دارم روند باسواد شدن را در خانه مان به برکت وجود فاطمه می‌بینم، این پای کلاس درس نشستن خیلی برایم ملموس تر است. ببین معلم هر حرف را چند بار تکرار می‌کند؟ ببین چه قدر تمرین لازم است؟ ببین برای خواندن هر کلمه جدید چه زحمتهایی لازم است؟ ببین اولش غلط هم می‌شود حتی اما تکرار و تمرین درستش می‌کند! مختصات کلاس درس را می‌بینی؟ پس چرا به درس قرآن که می‌رسد، به همان درسی که مقدمه انسان شدن است، به همان که الرحمن معلمش هست، می‌خواهی همه چیز کپسوله و سرسری رد شود؟! قرائتی حتی بی فهم معنای ظاهری؟! بعدنوشت: نگاهت را که عوض کنی، در عین دویدن ها راضی هستی و رضایت عجیب جذاب است، حتی در همین روزهای آلوده! این رضایت را در سوره فجر با هم مرور کرده ایم و زیست کرده ایم، در اینجا هم با می‌توانید بیابید. هر خانه برای رشد به یک کلاس اولی احتیاج دارد، موافقید؟!🤪 https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
چه باید کرد؟ «ذات اقدس الهی فرمود: ﴿أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ﴾، من هر چه آفریدم به زیباترین وجه آفریدم، برای آن است که شما که خلیفه خدا هستید، هر چه می‌کنید زیباترین وجه باشد. در همان بخش‌های سوره «ملک» و مانند آن هم فرمود: ﴿لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً﴾؛ خدا جهان را به احسن وجه خلق کرد، تا شما به احسن وجه کار بکنید. » پس الرحمن، مهندس این نظام احسن است برای اینکه ما هم به احسن عمل کنیم، اصلأ ابتلای ما، امتحان ما هم همین است، لیبلوکم... حالا احسن یعنی کدام کار؟ یعنی چه؟ الان من چه کنم؟! https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
چه باید کرد؟ ادامه را هم از بیان آیت الله جوادی بخوانید: «خیلی از کارهاست که حلال است، اما آدم هر کار حلالی را که انجام نمی‌دهد، هر کار خوبی را هم که انجام نمی‌دهد. آن حلال‌ترین و خوب‌ترینش را انجام می‌دهد؛ حالا می‌خواهد درس بخواند، حالا می‌خواهد علم یاد بگیرد، چه علمی یاد بگیرد؟ چگونه یاد بگیرد؟ چقدر یاد بگیرد؟ این معنا را آقایان مستحضرید که اتلاف عمر حقیقت شرعیه ندارد؛ یعنی ما منتظر باشیم که یک آیه‌ نازل بشود که بگوید: «یا ایها الذین آمنوا» اگر کسی بتواند درس خوب بخواند و مجتهد و مفسّر و حکیم بشود و نشود این عمرش را تلف کرده! چنین چیزی را ما نباید توقع داشته باشیم. این که حقیقت شرعیه ندارد تا آیه نازل بشود یا امام به ما بفرماید اگر کسی استعداد دارد وقتش را با موبایل بگذراند با فضای مجازی بگذراند با روزنامه بگذراند به این و آن بگذراند و این معارف بلندی که در قرآن و نهج البلاغه و صحیفه است که حرف‌های آسمانی است اینها به زمین آوردند، اینها را یاد نگیرد، این شخص عمرش را تلف کرده است؛ یعنی ما توقع داشته باشیم که یک آیه نازل بشود روایتی باشد! این اگر مثل صوم و صلات بود بله آیه می‌خواست؛ اما اتلاف عمر حقیقت شرعیه ندارد، همین چیزی را که می‌بینید هست. همین که یک کسی استعداد خوبی دارد، ولی درس نمی‌خواند یا کم درس می‌خواند یا اگر مختصری درس خوانده، نهال‌فروشی می‌کند! چیزی که ابدی نباشد، به آن فکر کردیم، این اتلاف عمر است. اگر ما موجودی بودیم که مثل نوح عمر می‌کردیم بعد فاسد می‌شدیم و از بین می‌رفتیم؛ اما سخن از عمر نوح نیست، سخن از میلیارد سال نیست، سخن از میلیارد میلیارد سال نیست، سخن از ابدیت است. ما هستیم که هستیم که هستیم که هستیم! اگر ما موجود ابدی هستیم، باید کالای ابدی داشته باشیم. غیر از خدا و اسمای حُسنای او و اولیای او و اهل بیت او چیزی ابدی نیستند. اینها وجه الله هستند، «کلّ شیء فانی»، ﴿کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ٭ وَ یَبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ﴾.» جلسه تفسیر سوره الرحمن آیت الله جوادی https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
﴿بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ﴾; همین پیغمبر; با اینکه «رؤوف و رحیم» از اسمای حسنایی است که درباره ذات اقدس الهی می‌گوییم. پس می‌‌شود اسمی که برای ذات اقدس الهی است به مظاهر او داد و پیغمبر مظهر الهی است. آنها مظهر «رؤوف و رحیم»‌ هستند; فرمود آنچه که سخت است یعنی اگر گرانی دارید، بیکاری دارید، واقعاً بر پیغمبر سخت است, او غصه می‌خورد. این آیه را نگاه کنید! دینی از این شیرین‌تر و شیواتر و لذیذتر!! در پایان سوره مبارکه «توبه» اگر کسی بیکار بود, وضع مالی او ضعیف بود، مشکل مالی داشت، مشکل فقر و فلاکت داشت، دست او به جایی نرسید، واقعاً پیغمبر رنج می‌برد و غصه می‌خورد. آیه 128 سوره مبارکه «توبه» این است: ﴿لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ﴾، این «ما», «ما» مصدریه است. «عَنَت» یعنی رنج; درد شما، رنج شما برای او خیلی سخت است، او غصه می‌خورد. اینها یعنی چه! این آیه ـ معاذالله ـ برای گذشته است؟ یعنی همان زمانی که خود پیغمبر زنده بود این بود؟ یا الیوم را هم شامل می‌شود؟ حالا اگر حضرت غصه می‌خورد, وجود مبارک ولیّ عصر چطور؟ فرمود برای او سخت است، اگر بچه آدم, نداشته باشد برای او سخت است. ﴿عَزِیزٌ عَلَیْهِ﴾; یعنی ﴿عَزِیزٌ عَلَیْهِ﴾! این «ما», «ما» مصدریه است؛ یعنی عَنَت، رنج، بیکاری، غصه، نداری شما برای حضرت دردآور است. نه آن که تنها او دعا می‌کند. این قرآن است! ﴿عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ﴾; الآن هم ما هیچ پناهگاهی هم غیر از این خاندان نداریم. جلسه درس تفسیر سوره فتح، آیت الله جوادی آملی https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
تنزيل وحي و تنزيل قرآن؛ نظير تنزيل و انزال باران و تگرگ و برف نيست، نازل کردن باران به صورت انداختن روي زمين و «القاء في الارض» است؛ اما نازل کردن قرآن به منزلهٴ آويختن طناب است که هردو نازل شده ­اند، هر دو تنزيل­ هستند و هر دو انزال شدهٴ الهي­ هستند؛ اما يکي به صورت انداختن و يکي به صورت آويختن است. قطرات باران را خدا نازل کرده است؛ اما اينطور نيست که کسي بتواند از اين قطرات باران بالا برود؛ قرآن را هم نازل کرده است؛ يعني به زمين آويخت؛ لذا از قرآن به عنوان «حبل متين» ياد کرده و فرمود: ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ﴾. اين «حبل متين» اگر مثل باران به زمين انداخته شده باشد، حبل انداخته شده که مشکل خودش را حل نمي­کند، چه رسد به اينکه مشکل «معتصمان» را حلّ کند! آن حبل آويختهٴ از جاي بلند که محکم و ناگسستني است، اعتصام به آن سودآور است و مي­شود اين حبل را گرفت و بالا رفت. درس تفسیر سوره فصلت آیت الله جوادی آملی https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
نگاه کنید! قرآن نازل شده است به شکل تجلی، یعنی یک ریسمان آویزان که همیشه هست و می‌شود آن را گرفت و بالا رفت! نه به شکل تجافی، مثل قطره های باران که در هر زمان فقط در یک مکان خاص حضور دارند! پس حالا که ریسمان است باید دید این سو و آن سوی آن چیست؟ کجا را باید گرفت و به کجا باید رسید؟ یک سو «عربی مبین» است، آنجا که ما باید بگیریمش و سوی دیگر «علی حکیم» است، همان سویی که همیشه هست، همان که قرار است با چنگ زدن به به ریسمان به آن برسیم، همان که باطن قرآن است! پس باید در مواجه با قرآن، حالمان چنین باشد و آن وقت است که آویزان قرآن می‌شویم، آویزان همین کتاب عربی مبین که پله اول است. اینجاست که باید گفت هر چه آویزان تر، بهتر😊 https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah
اگر در حديث معروف «إِنِّي تَارِكٌ‏ فِيكُمُ‏ الثَّقَلَيْنِ» آمده است که «كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي» و بعد فرمود «کتاب الله احد طرفيه بيد الله سبحانه و تعالی و الطرف الآخر بأيديکم»، همين است؛ يعني قرآن را خدا آويخت، نه انداخت. يک طرفِ اين حبل به دست خداي سبحان است که «علیّ حکيم» است و طرف ديگر آن به دست بشر است که «عربيّ مبين» است؛ لذا اگر کسي با اين کتاب مأنوس باشد، به او مي­گويند: «اِقْرَأْ وَ ارْقَ‏»؛ بخوان و بالا برو؛ منتها اين «عربي مبين» و اين الفاظ و ظواهر، پايه و پله­ هاي اول است، اگر کسي بر روي اين پايه و پله های اول ايستاد و ظواهر را حفظ کرد، مي­تواند بالا برود و اگر اين ظواهر را رها کرد، همان­جا سقوط ميکند، زيرا اين ظواهر پله و پايه است براي مراحل مياني و بالاتر. پس تنزيل بودن قرآن از سنخ آويختن است نه انداختن . درس تفسیر سوره فصلت آیت الله جوادی https://eitaa.com/masirelaallah https://t.me/masirelaallah