#ضربالمثل
(بهتر است بروی گردو بازی کنی!) :
درمورداشخاصی بکار میرودکه لیاقت وتجربه کافی برای انجام دادن کاری را ندارند.
میگویند روزی ليلی و مجنون با هم قرار میگذارند ليلی برای مجنون پيغام فرستاد كه انگار خيلی دوست داری مرا ببينی؟
اگر نيمه شب بيایی بيرون شهر كنار فلان باغ من هم ميایم تا ببينمت مجنون كه شيفته دیدار ليلی
بود چندين ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست.
ولی مدتی كه گذشت خوابش برد . نيمه شب ليلی آمد و وقتی مجنون را در خواب عميق ديد از كيسهای كه به همراه داشت چند مشت گردو برداشت و در جيب های مجنون ریخت و رفت.
مجنون وقتی چشم باز كرد خورشيد طلوع كرده بود آهی كشيد و گفت ای دل غافل يار آمد و ما در خواب بوديم و افسرده و پریشان به شهر بازگشت. در راه يكی از دوستانش او را ديد و پرسيد چرا اينقدر ناراحتی ؟ وقتی جريان
راشنيد با خوشحالی گفت اين كه عالی است چون نشانه اين است که ليلی به دو دليل تو را خيلی دوست دارد.
دليل اول اينكه خواب بودی و بيدارت نكرده به طور حتم به خودش گفته این عزيز دل من كه تو خواب نازاست چرا بيدارش كنم و دليل دوم اينكه وقتی بيدار میشوی گرسنهایی وليلی طاقت اين را نداشته پس برایت گردو گذاشته تا بخوری.
مجنون :
سری تكان داد و گفت نه لیلی میخواسته بگوید تو عاشق نيستی اگه عاشق بودی كه خوابت نمیبرد تو را چه به عاشقی.
تو بهتراست بروی گردو بازی كنی.🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d