◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم ، در موسوعة می‌نویسد: یکی از شهدای است که در جریان کربلا، آماده جهاد شد. عمرو برادری داشت به نام علی () که در لشکر حضور داشت و در نهایت دشمنی با اهل‌بیت علیهم‌السلام و عناد با آنان بود. ➖ عمرو از امام علیه‌السلام اجازه رفتن به میدان خواست و امام به او اجازه داد. سپس به میدان رفت رجزی خواند و عاشقانه به دشمن حمله نمود تا این که تعداد زیادی از لشکر ابن زیاد را به هلاکت رساند. ➖ عمرو، افزون بر جنگ با دشمن، خود را نیز سپر قرار داده بود و هر تیری و یا شمشیری را به طرف امام علیه‌السلام می‌آمد به خود می‌خرید به‌گونه‌ای که زخم فراوانی بر بدن او وارد شد، در این حال روی خود را به سوی امام علیه‌السلام نمود و گفت: «أوفیت يابن رسول‌الله»؟! ای فرزند رسول‌خدا! آیا من به عهد خود وفا نمودم؟ امام علیه‌السلام فرمود: «نعم أنت أمامی في الجنّة فأقرأ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله عنّی السلام وأعلمه أنّی فی الأثر». آری، تو پیش از من به بهشت وارد می‌شوی و چون خدمت رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسیدی سلام مرا به او برسان و بگو من نیز خواهم آمد. آن‌گاه جنگ را ادامه داد تا به شهادت نایل گشت(۱). ➖ پس از شهادت عمرو بن قرظة بن کعب انصاری، برادرش علی که از سربازان سپاه دشمن به شمار می‌آمد، از صف سپاه خارج شد و پس از جسارت به ساحت مقدس امام (علیه‌السّلام) و پدر گرامی‌ آن حضرت (علیه‌السّلام)، خطاب به امام (علیه‌السّلام) گفت: «یاحسین! یا کذاب بن الکذاب، أضللت أخي وغررته حتي قتله». ای حسین! ای دروغگو پسر دروغگو! برادر مرا فریفتی و او را کشتی! امام (علیه‌السّلام) فرمود: «إنّ الله لم يضل أخاك ولكنه هدي، وأضلك». من برادرت را فریب ندادم، بلکه خداوند او را هدایت فرمود و تو به گمراهی کشیده شدی. در این هنگام علی خطاب به امام (علیه‌السّلام) گفت: «قتلني الله إن لم أقتلك أو أموت دونك». خداوند مرا بکشد اگر تو را نکشم و یا به دست تو کشته نشوم! سپس با نیزه‌اش به سوی امام علیه‌السّلام حمله‌ور شد. ➖ یکی از یاران امام علیه‌السّلام به نام پیش دستی کرد و او را به ضرب نیزه بر زمین‌ انداخت دوستان و اطرافیان علی به کمکش شتافتند و او را از معرکه خارج ساختند و به درمانش پرداختند(۲). 📚 منابع: ۱. مقتل عمروبن قرظة الأنصاری وخرج عمروبن قرظة الأنصاری وکان له أخ اسمه علیّ مع عمربن‌سعد فی غایة العناد والشقاق عکس أخیه هذا، فاستأذن عمرو، الحسین علیه‌السلام فأذن له فبرز وهو یرتجز ویقول: قد علمت کتیبة الأنصار انّی سأحمی حوزة الذمار ضرب غلام غیرنکس شاری دون حسین مهجتی وداری فقاتل قتال المشتاقین إلی الجزاء وبالغ فی خدمة سلطان السماء حتّی قتل جمعا کثیرا من حزب ابن زیاد وجمع بین سداد وجهاد وکان لایأتی الی الحسین علیه‌السلام سهم الاّ اتّقاه بیده ولا سیف الاّ تلقّاه بمهجته فلم یکن یصل الی الحسین علیه‌السلام سوء حتّی اثخن بالجراح، فالتفت إلی الحسین علیه‌السلام وقال: یابن رسول‌الله أوفیت؟ قال: نعم أنت أمامی في الجنّة فأقرأ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله عنّی السلام وأعلمه أنّی فی الأثر، فقاتل حتّی قتل رضوان الله علیه. بحارالأنوار، ج۴۵، ص۲۲ ۲. أنساب الاشراف، بلاذری ج۳، ص۱۹۲، تاریخ طبری، محمد بن جریر، ج۵، ص۴۳۴؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۴، ص۶۷. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar