تکفیریها دور تا دور نیروها را محاصره کرده بودند حاجی قصد داشت سوار بالگرد برود وسط منطقه محاصره شده بالگرد مجبور بود توی ارتفاع بالا پرواز کند تا در تیررس قرار نگیرد هرچه اصرار میکردم نرود زیر بار نمیرفت. از یک طرف شیمیایی بود و در ارتفاع زیاد نفسش میگرفت از طرفی عبور از روی سر داعشیها ریسک بالایی داشت برای بار آخر گفتم حاجی جان به خدا خطرناکه شما نباید بری محکم گفت: از هوا و زمین از چپ و راست آتیش هم بباره من باید برم بچههای مردم دستم امانتن باید بهشون سر بزنم. حرف حرف خودش بود نشست توی بالگرد، کپسول اکسیژن هم با خودش برداشت رفت وسط منطقه محاصره شده.
برداشتی از کتاب "سلیمانی عزیز" گذری بر زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
برای خرید این کتاب با تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید:
mayaminbook.ir/?p=1756
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0