◀️ به بهانه بزرگداشت سیدجمال اسدآبادی
🔰در عصری که
#تفکر_غربی خود را حاکم بر کل دنیا کرده بود و همه حتی مسلمانان راه حل عبور از مشکلاتشان را در آن تفکر جستجو میکردند و
#مکتب_اسلام عملا به گوشه رینگ رانده شده بود و هیچ کس برای رفع نیازهایش خود را محتاج نگاه اسلامی نمیدید، سوالی مهم نگاه ها را به خود معطوف کرده بود: اینکه چگونه میتوان در عین حفظ آموزه های اسلامی، بروز و پویا بود؟ نوع نگاه صحیح به
#مکتب_اسلام چیست؟ اسلام چه کارکردی برای امروز ما دارد؟
🔰پاسخ به این سوال در ایران و جهان اسلام ذهن برخی عالمان و
#مصلحان_اجتماعی را به خود معطوف کرده بود که سرسلسله همه آنان بدون شک
#سید_جمال_الدین_اسد_آبادی است.
#شهید_مطهری معتقد است:
➕«
بدون ترديد سلسلهجنبان نهضتهاى اصلاحى صدساله اخير، سيد جمال الدين اسدآبادى معروف به افغانى است. او بود كه
#بيدار_سازى را در كشورهاى اسلامى آغاز كرد، دردهاى اجتماعى مسلمين را با واقعبينى خاصى بازگو نمود، راه اصلاح و چارهجويى را نشان داد...
سيد جمال در پى آن بود كه ثابت كند اسلام توانايى دارد كه به صورت يك #مكتب و يك #ايدئولوژى، راهنما و تكيهگاه انديشه جامعه اسلامى قرار گيرد و آنها را به عزت دنيايى و سعادت اخروى برساند.»(مجموعه آثار، ج24، ص28)
🔰تلاشهای اصلاحی سید در جهان اسلام مقارن است با آغاز دوران بلوغ
#تمدن_غرب. در واقع پساز دهها سال که فضای روشنفکری غربزده بر جهان اسلام حاکم بود و تنها مسیر پیشرفت را در
#غربی_شدن جستجو میکردند، سید جمال
#راه_جدیدی را به روی
#امت_اسلام گشود و در این راه تلاشهای بسیار گستردهای کرد که در عمل موجب شکلگیری جریان جدیدی از متفکران در جهان اسلام تا امروز شده است؛ جریان اسلامگرایی و جنبشهای اسلامی در برابر جریان روشن فکری غرب زده.
#رهبر_انقلاب معتقد است:
➕«
سید جمال کسی بود که برای اولین بار بازگشت به اسلام را مطرح کرد. کسی بود که مسئله حاکمیت را و خیزش و بعثت جدید اسلام را اولین بار در فضای عالم به وجود آورد.»(30/3/1360)
🔰البته
#مشی_اجتماعی سید جمال، نقطه ضعف های مهمی داشت: یکی از مهمترین نقاط ضعف او، نداشتن
#پایگاه_مردمی است، به خلاف نهضت امام راحل که اتفاقا این مسئله یکی از نقاط قوتش بود. امام راحل میفرمود:
➕«جمال الدين مرد لايقى بوده است، لكن نقاط ضعفى هم داشته است؛ و
چون پايگاه ملى و مذهبى در بين مردم نداشته، از آن جهت زحمات او با همه كوششها، به نتيجه نرسيد.»(صحیفه امام، ج5، ص290)
یکی از مهمترین و اساسی ترین اشکالات دیگر سید جمال و عمده علما و مصلحان، نوع نگاه آنها به مسئله
#حکومت و
#قدرت است که همین نکته تمایز جدی آنها با
#مکتب_امام است:
➕«مصلحان اسلامى و متفكّرانى كه در يكصدوپنجاه سال گذشته، تحت تأثير عوامل گوناگون قيام كرده و پرچم دعوت اسلامى و احياء و تفكّر اسلامى را بردوش گرفتند - از قبيل
#سيد_جمال_الدّين و
#محمّد_اقبال و ديگران - با همهى خدمات ارجمند و گرانبهايشان،
همگى اين نقص بزرگ را در كار خود داشتند كه بهجاى برپا كردن يك #انقلاب_اسلامى، به يك #دعوت_اسلامى اكتفا كردند و اصلاح جوامع مسلمان را نه با قوّت و #قدرت انقلاب، كه با تلاش روشنفكرانه و فقط با ابزار قلم و زبان جستجو كردند.
اين شيوه، البتّه ممدوح و مأجور بوده و هست؛ امّا
هرگز از آن، توقع نتايجى همچون نتيجهى عمل پيامبران اولوالعزم را - كه سازندگان مقاطع اصلى تاريخ بودهاند - نبايد داشت...
امام ما براى #حيات_دوباره_اسلام، درست همان راهى را پيمود كه رسول معظّم صلّى الله عليه و اله و سلّم پيموده بود؛ يعنى #راه_انقلاب را.
در انقلاب، اصل بر حركت است؛ حركتى هدفدار، سنجيده، پيوسته، خستگىناپذير و سرشار از ايمان و اخلاص.
در انقلاب، به گفتن و نوشتن و تبيين اكتفا نميشود؛ بلكه پيمودن و سنگربهسنگر پيش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار ميگيرد. گفتن و نوشتن هم در خدمت همين حركت درمىآيد.»(رهبرانقلاب، 10/3/1369)
🆔
@TarikhDEF