باسمه تعالی
حماسه حسینی (قسمت ۲۲)
....تو نمیخواهی به روش آن دو نفر باشی، تو مردود هستی. با عثمان بیعت کرد.
عثمان به این شکل خلیفه شد. ولی همین عثمان، نه تنها امثال عمار و ابوذر را به زندان انداخت، تبعید کرد، شلاق زد و عمار را آنقدر کتک زد که این مرد شریف فتق پیدا کرد، بلکه وقتی که سوار کار شد کم کم به همین عبدالرحمن بن عوف هم اعتنایی نمیکرد، به طوری که عبدالرحمن در پنج شش سال آخر عمرش با عثمان قهر بود و گفت: وقتی من مُردَم، راضی نیستم عثمان بر جنازه من نماز بخواند.
ممکن است شما بگویید: چرا علی علیه السلام آنگونه پاسخ داد؟ او باید میگفت: من بیعت میکنم بر کتاب الله و سنت رسول الله و بعد دیگر نمیگفت روشی که خودم انتخاب میکنم؛ فقط روش دو خلیفه را رد میکرد، میگفت: ما غیر از کتاب خدا و سنت رسول الله، شی سومی نداریم.
ولی شی سوم را علی علیه السلام قبول داشت اما نه به آن شکلی که آنها میخواستند، این امر سوم در شکلی که ابوبکر و عمر عمل کردند، غلط بود. شکل دیگری دارد که پیغمبر به آن شکل عمل کرد و علی هم میخواست به آن شکل عمل کند. این امر، مسئله رهبری است.
روش رهبری با "سیره"
کتاب و سنت، قانون است. شک نیست که رهبر ملتی که آن ملت از یک مکتب پیروی میکند، اولین چیزی که باید بدان متعهد و ملتزم باشد، دستورات آن مکتب است و باید به آنها احترام بگزارد. دستورات مکتب در کجا بیان شده؟ در کتاب و سنت. ولی کتاب و سنت قانون است، و طرز اجرا و پیاده کردن میخواهد. روش اجرا و روش حرکت دادن مردم بر اساس کتاب و سنت را "سیره" میگویند. "سیره" در زبان عربی به اصطلاح علمای ادب بر وزن فِعلَه است. در زبان عربی، یک فَعلَه داریم و یک فِعلَه.
عرب اگر چیزی را بر وزن فَعله گفت، یعنی عملی را یک بار انجام دادن، و اگر بر وزن فِعله گفت، یعنی عملی را به گونهای خاصی انجام دادن. یعنی در لفظ فِعله، گونه خاص خوابیده است. کلمه "سیره" از ماده "سِیر" است. سیر یعنی حرکت، ولی سیره یعنی حرکت به گونه خاص، حرکت به روش خاص.
رهبر کسی است که مردم را به دنبال خودش حرکت میدهد. حال ممکن است یک رهبر هم پیدا شود که مردم را ساکن نگاه دارد؛ او دیگر رهبر نیست. همه رهبران، امتها و ملتها را به حرکت در میآورند، ولی بحث در نحوه و گونه حرکت، شکل و تاکتیک حرکت است.
پیغمبر اکرم شئون و مناصب مختلفی از جانب خدا دارد. او نبی و رسول است. یعنی پیام خدا را میرساند. پیغمبر از آن نظر که پیام خدا را میرساند، جز یک پیام رسان چیز دیگری نیست. آیه قرآن بر قلب مبارکش نازل میشود، بر مردم تلاوت میکند (هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ .. ﴿سوره مبارکه جمعه - ٢﴾)
یک شأن پیامبر، شأن یک مبلغ و شأن یک معلم است. دستورات خدا را به مردم ابلاغ میکند و به آنها آنچه را که نمیدانند تعلیم میکند. فقها و مبلغان امت، وارث این شان پیغمبرند؛ یعنی فقیه اگر خودش را جانشین پیغمبر میداند، فقط در این خصلت است. او میگوید پیغمبر احکامی از ناحیه خدا آورده و من میخواهم ببینم آنها چیست تا برای مردم که هیچ نمیدانند، بیان کنند....
ادامه دارد....
#کتاب_بخوانیم 📚
@mesbah_313_ir