باسمه تعالی حماسه حسینی(قسمت ۵۰) ..‌‌ بسیاری از افراد عادی در چنین شرایطی پاسخ مثبت می‌دهند. ارزش عامل تقاضای بیعت و امتناع امام ولی عامل تقاضای بیعت و امتناع امام - که از همان روزهای اول ظاهر شد- ارزش بیشتری نسبت به مسئله دعوت، به نهضت حسینی می‌دهد. به جهت اینکه روزهای اول است، هنوز مردمی اعلام یاری و نصرت نکرده اند، دعوت و اعلام وفاداری نکرده‌اند. یک حکومت جابر و مسلط، حکومتی که در ۲۰ سال گذشته در دوران معاویه خشونت خودش را به حد اعلا نشان داده است [تقاضای بیعت می‌کند] معاویه مخصوصاً در ۱۰ سال دوم حکومت و سلطنت خود به قدری خشونت نشان داد که به اصطلاح تسمه از گرده همه کشید؛ کاری کرد که در تمام قلمرو او حتی مدینه طیبه و مکه معظمه در نمازهای جمعه علی بن ابیطالب را علی رووس الاشهاد به عنوان یک عمل عبادی لعنت می‌کردند و اگر صدای کسی در می‌آمد دیگر اختیار سرش را نداشت، سرش از خودش نبود. آنچنان تسمه از گرده‌ها کشیده بود که در اواخر عهد او نام علی را بر زبان آوردن جرم بود.( این متن تاریخ است) اگر می‌خواستند بگویند علی بن ابیطالب، با اشاره و بیخ گوشی می‌گفتند. کار به آنجا کشیده بود که اگر حدیثی مربوط به علی بود و در آن فضیلتی ولو کوچکترین فضیلت از علی گنجانده شده بود، محدثین و راوی‌ها - که احادیث را برای یکدیگر روایت می‌کردند- در صندوقخانه‌های خلوت پرده‌ها را می‌آویختند، درها را می‌بستند، یکدیگر را قسم می‌دادند که این را فاش نکنی، از قول من همه جا نقل نکنی، اگر می‌خواهی روایت کنی برای آدمی روایت کن که صد در صد راوی باشد و جذب کند و افشا نکند. در یک چنین شرایط سختی جانشین همین آدم خلیفه شده است و از او جوان‌تر، مغرورتر سفاک‌تر و بی‌ سیاست‌تر که حتی ملاحظات سیاسی را هم نمی‌کند. آن وقت "نه" گفتن در مقابل چنین قدرتی کار کوچکی نیست،(باید بیعت کنی! خیر، بیعت نمی‌کنم؛ اگر تمام وجودم را قطعه قطعه کنید بیعت نمی‌کنم) از این نظر که می‌بینیم در این حال امام به تنهایی و به شخصه در مقابل تقاضای نامشروع یک قدرت بسیار بسیار جبار ایستاده است بدون اینکه نامی از اعوان و انصار باشد، حتی صدی ده هم احتمال موفقیت باشد؛ و از این نظر که حاضر نیست رای و عقیده خودش را بفروشد و تظاهر کند؛ چون بعدها تاریخ نخواهد گفت حسین به زور و جبر بیعت کرد، همین‌هایی که بیعت را به جبر می‌گیرند، تاریخ را هم به زور پول می‌سازند، همانطور که ساختند. معاویه و اطرافیانش قسمتی از بیت المال را به اصطلاح امروز صرف اجیر کردن و استخدام روحانیت آن روز می‌کردند؛ راوی‌های بی‌بند و بار، بی‌عقیده و بی‌ایمان را با زور پول می‌خریدند و آنها احادیث پیغمبر را تغییر می‌دادند، اسم‌ها را در احادیث پیغمبر عوض می‌کردند، حدیثی در مدح دشمنان علی وضع می‌کردند. مورخین نوشته‌اند سمره بن جُندب، هشت هزار مثقال زر گرفت و یک حدیث علیه علی بن ابیطالب جعل کرد. بنابراین برای آنها تغییر دادن تاریخ کار مشکلی نبود. اگر هم بعدها بخشی از تاریخ ماند، به واسطه عملیاتی نظیر نهضت حسینی بود و الا اگر حسین علیه السلام هم سکوت می‌کرد، تاریخ هم تغییر کرده بود. پس این عامل ارزش بالاتر و بیشتری نسبت به عامل دعوت مردم کوفه، به نهضت اباعبدالله علیه السلام می‌دهد.... ادامه دارد.... 📚 @mesbah_313_ir