باسمه تعالی الغارات(قسمت ۱۱) فرمانداری قیس بن سعد بر مصر قیس بن سعد از یاران خیرخواه و همدل امیرالمومنین(ع) بود. زمانی که عثمان کشته شد و آن حضرت به خلافت رسید قیس بن سعد را فراخواند و به او فرمود: " راهی مصر شو که فرمانداری آنجا را به تو سپرده‌ام. اول به منزل خودت برو و یاران مورد اطمینان خود و هر کس را که می‌خواهی با تو همراه شود جمع کن. سپس همراه لشکری به مصر برو؛ این کار دشمنت را بیشتر می‌ترساند و باعث عزت بیشتر دوستانت می‌شود‌. وقتی به خواست خدا به مصر رسیدی با نیکوکاران نیکی کن و بر شکاک بدگمان سخت بگیر. با خواص خود و عموم مردم مدارا کن که مدارا کردن خجسته و مبارک است." قیس بن سعد گفت :" یا امیرالمومنین! رحمت خدا بر تو، آنچه گفتی فهمیدم. اما اینکه می‌گویی با لشکری به مصر بروم، به خدا قسم با لشکری که از مدینه آمده است به مصر نمی‌روم، بلکه آن لشکر را برای تو می‌گذارم تا اگر به آن نیاز داشتی در دسترس تو باشد و اگر بخواهی آن را به سویی بفرستی نیروی نظامی در اختیار داشته باشی. من تنها با خانواده‌ام به مصر می‌روم. اما در باب اینکه مرا به مدارا و احسان توصیه کردی، خداوند را برای عمل به آن به یاری می‌طلبم." قیس بن سعد همراه با ۷ نفر از مدینه به مصر رفت و این در ماه صفر سال ۳۶ هجری بود. امیرالمومنین(ع) در حکم امارت او خطاب به مردم مصر نوشته بود: " وظیفه ما در برابر شما این است که به کتاب خدا و سنت رسول او عمل کنیم، برای ادای حقوق الهی قیام کنیم و در نهان خیرخواه شما باشیم. از خدا یاری می‌خواهیم خدا ما را کافی است و او بهترین حامی است. قیس بن سعد انصاری را امیر شما قرار دادم. به او در کارش یاری برسانید، و در کارهایی که بر مقتضای حق است مساعدت کنید. به او فرمان داده‌ام که به نیکوکار شما نیکی کند و بر مردد بدگمان سخت بگیرد و با عوام و خواص به مدارا رفتار کند. قیس بن سعد از کسانی است که من از راه و روش او راضی‌ام و به صلاحیت و خیرخواهی او امیدوارم." پس از آنکه این نامه برای مردم خوانده شد قیس بن سعد برخاست و از مردم بیعت گرفت و اعلام کرد که " اگر ما با شما بر طبق کتاب خدا و سنت رسولش عمل نکردیم بیعتی بر عهده شما نخواهیم داشت." مردم بیعت کردند و پایه حکومت او محکم شد و کارگزاران او به نواحی مختلف مصر روانه شدند... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir