باسمه تعالی تاریخ تحلیلی اسلام (قسمت ۱۱۰) .... آنچه در این باره می‌نویسیم استنباط دور از واقعیت تاریخی نیست. ما می‌بینیم مردم عراق با شور و هیجان علی علیه السلام را پذیرا شدند و چنان که دیدیم تا پیروزی از آن او بود دو نبرد (جمل و آغاز صفین) در کنار او ماندند. همین که نبرد صفین به شکست سیاسی منتهی شد با او به مخالفت برخاستند. و هرچه علی علیه السلام آنان را برای جنگ خواند بهانه آوردند. اگر اینان به راستی پیرو علی علیه السلام بودند و او را امام می‌دانستند و اطاعت او را لازم می‌شمردند باید یک دل و یک زبان پشت سر او می‌ماندند، اما چنین نکردند. به ظاهر با علی علیه السلام بودند و در نهان سود خود را می‌جستند. پس از علی علیه السلام با فرزندانش حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و با نواده او زید نیز همین رفتار را پیش گرفتند و تا پایان عصر اموی این شیوه زشت همچنان ادامه داشت. هرگاه حاکمی مقتدر و خونخوار بر سر آنان بود خاموش می‌نشستند، و گاهی که وضع سیاسی آشفته می‌شد از نهانخانه بیرون می‌آمدند و گروه‌ها و جمعیت‌ها تشکیل می‌دادند، پشت سر یکی از فرزندان پیغمبر می‌ایستادند، او را پیش می‌انداختند و چون بر ایشان مسلّم می‌شد که تاب پایداری ندارند، او و پیروان راستین او را برابر دشمن رها می‌کردند و دیگر بار به خانه‌های خویش می‌رفتند، و انتظار می‌بردند چه وقت فرصتی مناسب پیدا شود. اگر به راستی اینان پایبند عقیده بودند باید چون خوارج از مرگ نهراسند و اگر دین داشتند باید چون یاران حسین علیه السلام تا آخرین مرد با دشمن بجنگند. اما اینان چنین نبودند. چرا؟ چون غم دین نداشتند، آنچه می‌خواستند این بود که عراق نباید زیر دست شام بماند. از نو کینه توزی لخمی و غسانی به صورتی دیگر پدید شده بود. دسته دیگری نیز در عراق و بیشتر در کوفه به سر می‌بردند که هر چند سازمان منظمی نداشتند، لیکن به تدریج مشکلاتی برای حکومت‌ها پدید آوردند. اینان نو مسلمانانی بودند که از سرزمین‌های فتح شده به عراق آمده و هر یک خود را به گروهی از عرب بسته بود. بدین سبب در تاریخ اسلام از آنان به نام موالی نام می‌بردند. درباره موالی و نهضت این دسته سخن خواهیم گفت. پیوستگی اینان با دسته‌های سیاسی متشکل تا آنجا بود که بدانند سودی را که می‌جویند در کنار کدام دسته خواهند یافت. وضع سیاسی، دینی و اجتماعی ایالت‌های بزرگ اسلامی تا آنجا که این مختصر گنجایش داشت روشن شد. این سه ایالت (شام و حجاز و عراق) از آن رو مهم است که سرنوشت حوزه مسلمانی را تعیین می‌کرد. چنانکه دیدیم از سال سی و پنجم هجری به بعد تصمیم گیری عمده درباره اداره قلمرو اسلامی را عراق و شام به عهده گرفت... ادامه دارد.. 📚 @mesbah_313_ir