۵. ایشان مدعی می شود که بضاعت علمی استاد تنها فلسفه اسلامی بوده و مقداری هم تفسیر. این سخن نیز دقیقا مغالطه توسل به جهل است. توضیح آنکه اگر کسی عدم علم خود را دلیل بر اثبات یا نفی مدعایی قرار دهد دچار چنین مغالطه ای شده است که هم جنبه اثباتی دارد و هم جنبه سلبی مانند اینکه مدعی شود وجود جن خرافه است و جن وجود ندارد(جنبه سلبی) و در اثبات این مدعا بگوید چون من تا کنون کتابی در زمینه وجود جن ندیده ام اینجا جهل خود را دلیل نفی وجود جن قرار داده است. جناب سروش دقیقا عدم علم خود و جهل خود به فقاهت و دانش حدیث و دیگر جنبه های علمی ... استاد علامه مصباح را دلیل بر عدم فقاهت و عدم حدیث شناسی ایشان دانسته در حالی که اولا حضرت استاد در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد رسیده است پس چگونه می توان ایشان را فقیه ندانست ثانیا چگونه مرجع بزرگ و حدیث شناسی مانند آیت الله بروجردی استاد مصباح را در سن ۲۳ سالگی مامور به تصحیح و تعلیقه نوشتن بر ده جلد بحارالانوار می کند که نشان آشنایی عمیق استاد مصباح با دانش حدیث است. 6. سخن پایانی اینکه آقای دکتر سروش در سراسر این سخنرانی یک ساعته، دچار مغالطه انگیزه به جای انگیخته شده است یعنی برای بیرون کردن حریف از میدان و رماندن دیگران از استاد مصباح به جای در افتادن و جدال با اندیشه های استاد علامه، به نقد شخصیت ایشان،آن هم با توسل به چندین مغالطه پرداخته است و استاد را متهم می نماید که به جدال با اندیشه ها نپرداخته است . گویا دروغگو کم حافظه است زیرا خود ایشان در همین سخنرانی به جای نقد اندیشه، به نقد انگیزه و شخصیت آن هم به صورت ناروا پرداخته است؛ جای دارد که در پایان به ایشان آیه کریمه را یاد آور شویم که لم تقولون ما لا تفعلون. شما که خود مدعی لزوم جدال اندیشه ها هستی چرا اندیشه های استاد مصباح را در کتابهایش مطالعه نمی کنید و با آنها به جدال بر نمی خیزی بلکه تنها هنرت در مواجهه با مخالفان فکری ات نثار کردن تهمت های درشت و نادرست است. 🌐 @meshkatnoor