"به دخترم ضحا  به بهانه‌ی چارده‌سالگی" در خنده‌هاش شور شکفتن، در گریه‌هاش نبض حیات است می‌بوسمش: به طعمِ رسیدن،  لب‌هاش شاخه‌شاخه نبات است بیداری‌اش: جنونِ تپیدن، در خواب، مستِ قهقهه دیدن چشمانِ ساحری که بهشت است، مژگانِ شاعری که صراط است پر می زند کبوتر قلبم بر پله‌ها قدم زدنش را وقتی که می‌دود دل و جانم، لرزان چشم‌زخم حیاط است آن گونه‌های ماه ندیده، عمر من است یا گل چیده؟ انگشت‌هاش بسته به دستم، قفل است یا کلید نجات است؟ در می‌زند به خنده و شادی، آغوش می‌گشایمش از شوق می‌بوسمش به رسم رسیدن، در گونه‌هاش شور حیات است لب‌های کودکانه‌ای این‌بار، سُر می‌خورد به روی من انگار به! این چه بوسه‌ای است که طعمش، معجون پسته و صلوات است؟ https://eitaa.com/mmparvizan http://t.me/drmomoradi