👁نابینا👁!
❇️میگن پسر کوچولویی چرخ دستی سنگینش رو به زور هل می داد و فریاد می زد: نون خشکیه ، نون خشک. خانم مستاجر مهربون صداش زد و گفت : پسرم نون خشک ندارم ولی بیا یه چائی گرم مهمون من باش. پسر کوچولو با خوشحالی وارد خونه ساده و محقر شد پرده های رنگ رفته ، صندلی های قدیمی و کهنه و ... به چشمش خورد با هیجان پرسید : خانم شما خیلی پول دار هستید؟! و با تعجب جواب شنید که : خیلی پولدار؟! چرا؟! اخه خونه تون پرده و صندلی داره، استکان چای تون خیلی خوشکله، توی خونه تون بوی غذا میاد.... اشک توی چشم های زن جمع شد با خودش گفت :
💡چقدر خدا منو دارا کرده بود و من فقط نداریامُ دیده بودم!
✅اینقدر چشامونُ پر کرد از نعمت
که انگاری کور شدیم از بس دیدیم
💖عزیزِ دل:
🍃هر وقت خواستی از نداریات زبون به شکایت باز کنی یادت باشه که همین زبونم هم از صدقه سریِ اون داری!
💕وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ
#خدا
#منبرک
#قرآن
@mobaleqin20
@quran_jiby