💠 تناقض در آيات قرآن؟! اسحاق كِنْدي از فيلسوفان و دانشمندان بزرگ عراق بود او قرآن را مطالعه كرد، ديد كه بعضي از آيات قرآن با بعضي ديگر، در ظاهر سازگار نيست، بلكه ضدّ هم هستند، تصميم گرفت كتابي در تناقض قرآن بنويسد، اين كار را شروع كرد. يكي از شاگردان او به محضر امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ رسيد، امام به او فرمود: آيا در ميان شما مرد با شهامتي نيست كه با استدلال، استاد كندي را از اين كار باز دارد؟! شاگرد گفت: ما شاگرد او هستيم، چگونه او را از اين كار باز داريم؟ امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ فرمود: سخني را به تو مي‌آموزم، نزد او برو و همين سخن را به او بگو، به اين ترتيب كه: نزد او برو و چند روز او را در اين كاري كه شروع كرده كمك كن وقتي كه با او دوست و مأنوس شدي، به او بگو، سؤالي به نظرم آمده مي‌خواهم از تو بپرسم، او مي‌گويد بپرس، به او بگو: «اگر گويندة قرآن (خدا) نزد تو آيد، آيا ممكن است كه مراد او از آيات قرآن، غير از آن معنائي باشد كه تو گمان كرده‌اي و آن را معنا آن گرفته‌اي؟ استاد كندي مي‌گويد: آري چنين امكاني دارد. در اين هنگام به او بگو تو چه مي‌داني، شايد مراد خدا از آيات قرآن غير از آن معاني باشد كه تو فهميده‌اي. شاگرد نزد استاد اسحاق رفت و مدّتي او را در كار تأليف آن كتاب كمك كرد، تا اين‌كه طبق دستور امام حسن ـ عليه السّلام ـ به او گفت: آيا ممكن است كه خدا غير از اين معني را كه تو از آيات قرآن فهميده‌اي، اراده كرده باشد؟ استاد فكري كرد و سپس گفت: سؤال خود را دوباره بيان كن، شاگرد بار ديگر سؤال خود را مطرح كرد. استاد گفت: «آري ممكن است كه خدا ارادة معاني ديگر غير از معاني ظاهري كرده باشد» سپس به شاگرد گفت: اين سخن را چه كسي به تو ياد داده است؟ شاگرد گفت: به دلم افتاد، و از تو پرسيدم. استاد گفت: اين كلام، بسيار بلندپايه است، كه از مانند تو بعيد است سرزند، تو هنوز به چنين مقام عالي علمي نرسيده‌اي. شاگرد گفت: اين سخن را از امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ شنيده‌ام. استاد گفت: اينك حقيقت را گفتي، و چنين مسائلي جز از اين خاندان شنيده نمي‌شود. آن‌گاه استاد، درخواست آتش كرد، و تمام آن‌چه را دربارة تناقض گوئي قرآن تأليف كرده بود سوزانيد و نابود كرد.[1] 📚 پی نوشت : [1] ـ انوار البهيّه، ص 286، نشر منشورات ديني مشهد. ابن شهر آشوب، «المناقب»جلد4، ص 424 https://eitaa.com/moballeghan