کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۳) ■گفت کای لب تشنه‌ی بحر وصال بعد از اینت در کجا بینم ج
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت(۱۴) ■لذا امام حسین علیه‌السلام به حضرت زینب سلام الله علیها می‌فرماید، تو چون گنج مخفی و حامل عشق مطلق هستی، باید به ویرانه بروی. ●گنج توحیدی تو از ویران مرنج ●زان که در ویرانه باشد جای گنج ●حتم شد از حق اسیری بر شما ●خلق تا بینند حق را در شما ■اسیر کسی است که در زنجیر است و در واقع مقید است. دست و پای آل الله را به زنجیر بستند و از کربلا که عرش الله است بردند به شام که فرش است. شام جایی است که یزید آن‌جاست اما کربلا جایی است که اباعبدالله آن‌جاست. «منْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (ع) یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ». آن‌جایی که امام حسین علیه السلام هست عرش است، بلکه فوق عرش است. آن جا که یزید هست، فرش است. هرجا امام حسین علیه السلام را دیدی، عرشی هستی. هرجا دنیا را دیدی بدان این‌ها مظاهر یزید هستند. باید حسین را ببینی... باید دیده‌ی حسین بین داشته باشی! امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها فرمود اگر می‌خواهی حق در تو آشکار شود و همه حق را آشکار ببینند، باید اسیر شوی. ●گر شوی بی چادر و معجر سزاست ●کاین دلیل معرفت بهر خداست ●کنز مخفی پیش از این بنهفته بود ●شیر هستی در نیستان خفته بود ■دوستان در پرده می‌گویم سخن... یعنی اگر چادر از سر شما برداشتند، خدا را آشکار کردند. حضرت زینب سلام الله علیها گنج مخفی است که آشکار می‌شود. این شیر هستی پیش از این در نیستان بود اما الان شیر را به بند کردند. شیری که در نیستان باشد مظهر جلال است اما شیری که در بند و زنجیر باشد مظهر جمال است. هیچ کس زهره‌ی این را ندارد که به نیستان برود تا شیر را تماشا کند چون او را می‌درد و مظهر جلال است اما وقتی شیر را به بند می‌کشند و به باغ وحش می‌برند همه برای تماشایش می‌روند. حضرت زینب سلام الله علیها شیر خداست. لذا برای آن که مردم جمال حق را ببینند باید زینب سلام الله علیها اسیر شود. پیش از این هم عرض شد که آن کسی که در وصف کربلا می‌فرماید: «ما رأیتُ الّا جمیلاً» خود جمیل است. اصلا حضرت خودش را دید که این‌ چنین فرمود. زینب سلام الله علیها به چشم خود خودش را دید. غیر از ایشان که آن‌جا کسی نبود. بین امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها دوئیتی وجود نداشت و همه حسینی شده بودند. اصحاب امام الم حدید را حس نمی‌کردند. چنان در اباعبدالله مستغرق بودند که شمشیر که به بدنشان اصابت می‌کرد، نمی‌فهمیدند، چون عاشق بودند و عاشق فانی در معشوق است...