کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت ۲۶ ■عاشق و معشوق مرآت هم هستند. عاشق در آئینه‌ی معشوق، خ
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت ۲۷ ■حق متعال خواست خودش را ظهور دهد، پس خودش را در چهره‌ی دل آرای مخلوقات و موجودات ظاهر کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: عجبت لمن یری خلق الله و هو شک فی الله. من تعجب می‌کنم از کسی که مخلوقات را می‌بیند و در خدا شک می‌کند. همه‌ی این مخلوقات ظهور او و کمالات اویند، هنر و اثر او هستند، او اینها را ظاهر و آشکار کرده است. اگر دست روی هر مخلوقی بگذاریم می‌بینیم که مخلوقات ناقص هستند، نمی‌توانند همه‌ی حقایق حق متعال و کمالات او را نشان دهند. هر مخلوقی بُعدی دارد، ابعاد بی منتها ندارد‌. کوه کمال معینی دارد، کمالات دریا را ندارد، کمالات آسمان را ندارد، این همه کمالات را ندارد اما کمال کوه بودن را دارد لذا به جناب کوه می‌گوییم که جناب کوه! شما ناقصی. درست است که جلوه‌ی خدایی درست است که اگر به تو نگاه کنیم، همانطور که به صحرا نگاه کردیم خدا را دیدیم، همانطور که به دریا نگریستیم و خدا را دیدیم، به تو هم نگاه کنیم خدا را می‌بینیم اما فقط جلوه‌ای از خدا در تو است... به سراغ ملائکة‌الله هم رفتیم دیدیم «وَ هُم رُکَّع»، یک عده‌ای فقط در حال رکوع هستند، «وَ هُم سُجَّد»، یک عده‌ی دیگری از ملائکه فقط در حال سجده هستند. یک عده‌ای فقط ذکر می‌گویند. یک عده ‌ای ملائکه‌ی سماوی هستن و ارضی نیستند و بالعکس. بهترینشان ملائکه‌ی مهیمن هستند. ملائکه‌ی عالین هم چنان غرق در خدا هستند که از زمین و زمان خبر ندارند، یعنی آن‌ها هم در شأنی مشغول به خدا هستند. خدا باید مخلوقی خلق کند که تمام کمالات خدا را نشان دهد و او انسان است. ●نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش ●خیمه در آب و گِل مزرعه ی آدم زد ■خدا خواست چیزی خلق کند که تمام کمالات خودش را در آن ببیند و او شد انسان کامل... ●اسدالله در وجود آمد ●در پس پرده هرچه بود آمد ■همه‌ی افراد انسانی این گونه نیستند، حتی حضرات انبیاء و مرسلین، درست است که کمالات زیادی از خدا را نشان دادند و به میزان کمالاتشان پیامبر و رهبر قومشان شدند اما تنها چهارده نفر توانستند تمام کمالات خدا را نشان دهند. بعد از این چهارده نفر هم شخصیت هایی مثل حضرت عباس بن علی، حضرت زینب، حضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر به آن قله راه پیدا کردند. آن‌ها هم آئینه‌ی تمام نمای خدا شدند، یعنی خدا را آن گونه که هست نمایش دادند. عاشق و معشوق آئینه‌ی یکدیگر هستند. خدا در جمال حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه خودش را می‌بیند. حضرت وقتی به خدا می‌نگرد در آئینه‌ی خدا خودش را می‌بیند. در نهایت این بین دوئیتی باقی نماند. عشق و عاشق و معشوق این‌جا یکی آمد. لذا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «لا فرق بینک و بینها إلاّ أنّهم عبادک و خلقک». بین ما و خدا فرقی نیست مگر آن که او اصل است و این ظهور آن اصل است. البته این فرق بی منتهایی است و کم فرقی نیست. همین فرق باعت شد پیامبر بفرماید: «یا لیتنی لم یخلق محمدا ابدا». همین یک فرق باعث شد امیرالمؤمنین بفرماید: «أنت الخالق و أنا المخلوق». بالاخره این خاندان بندگان خدا هستند اما خدا آن چه داشته به ایشان داده است. حق متعال تمام کمالاتش را در امام حسین ظاهر کرد. امام حسین علیه السلام آن معشوق ازلی شد و عاشق آئینه‌ی او شد که او را نشان می‌دهد. اگر کسی می‌خواهد راهش را پیدا کند باید به امام حسین نگاه کند. اگر این کار را نکند معشوقش را نمی‌تواند پیدا کند. چون معشوق ما غیب محض است که ما از او بی‌خبر هستیم. خدا غیب مطلق است. چه کسی می‌تواند او را ببیند و بشناسد؟ خدا علم، عالم و معلوم مطلق است اما برای ما ذات او مجهول مطلق است. «لا تدرکه الابصار». اما از آن سو داریم که پیغمبر فرمود: «من رآنی فقد رأی الحق». هفتاد و دو نفر این حقیقت را که مظهر اتم ذات حسین علیه السلام است، فهمیدند و این مظهر اتم تا صقع ذات پیش آمده است. ●نکته ها چون تیغ پولادست تیز ●گر نداری تو سپر وا پس گریز