کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#بقیةالله قسمت(۲) □بقیةالله کیست؟ آن کسی است که به شما سود الهی می‌رساند و در عالم تنها کسی که به م
قسمت(۳) □بقیةالله کسی است که بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری، یعنی بودن ما به واسطه‌ی بقیةالله است؛ کسی است که به ما هم رزق وجود می‌دهد و هم کمال وجود را یعنی من و شما را رشد می‌دهد و در مسیر استکمال نفس ناطقه انسانی قرار می‌دهد و ممد همت های ما می‌شود. او هم رحمت رحمانیه است و هم رحمت رحیمیه، این رزق وجود و کمال وجود است که خیلی اهمیت دارد ورنه سایر فروع رزق در راستای تحقق این رزق وجود و استکمال نفس است. رزق وجود را به ایجادش عطا فرموده است، برای اخذ رزق کمال وجود باید اتصال پیدا کنیم به بقیةالله. وقتی می‌گویی السلام علیک یا بقیةالله فی ارضه یعنی آقا جان من از شما سود می‌خواهم. سود گرفتن از شما این است که به شما وصل شوم و دور از شما نباشم و فیض و عنایت خاصه از آن ناحیه مقدسه بر وجود من سرازیر شود. با این نگاه کل ماسوی الله، مرزوق بقیةالله است چرا که امام زمان رزاق مخلوقات است و مخلوقات، ظهورِ امام زمان هستند. ما مرزوق او هستیم، او ولی نعمت ما است‌، بقیة الله فی ارض امکان است و همه‌ی ممکنات طالب رزق از او هستند. □پس سر بر آستان آن یگانه‌ی دوران و عزیز کشور وجودمان بگذاریم و به تضرع و لابه بگوییم: ○نمی روم ز کشور شما به کشور دیگر ○برون کنید از این در درآیم از در دیگر □اگر به حکمت جلالیه اش دیدی در نگشود یا از در براند زود ناامید نشو که همیشه جمال و نوازش بعد از جلال و قهر است چون اقتضای بسط، قبض است و اقتضای ملاقات، طهارت. پس او به جلالش پاکت می‌کند تا جمالش را بنماید در اینصورت بر در او باش و به ابتهال و رغبت بگو: ○گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت ○به راستان که بمیرم بر آستان ای دوست □اگر باز دیدی دری باز نشد به صاحب خانه از پشت در بگو: اگرم در نگشایید من مردن پشت این در را برگزیده‌ام که جایی خوشتر از اینجا برای من نیست، مگر من کم از سگان هستم که به وفا شهره‌اند و به پاره نان و کهنه استخوانی که از اربابشان گرفته‌اند او را رها نمی‌کنند، پس من که حیات و قوام خود را از شما گرفته‌ام چگونه پشت این در را به بهانه نگشودن آن رها کنم و به سراغ اغیار بروم؟ من که می‌دانم کسی که پشت در خانه شما راهش دهند در واقع به درونش هم راه داده اند که این خانه درون و برونش همه نور است و اگر به حکمتی در را نگشایند به حکمتی دیگر پشت در نوازشها می‌کنند: ○بود که پیش تو میرم اگر مجال بود ○و گر نه بر سر کویت به آرزومندی ○دری به روی من ای یار مهربان بگشای ○که هیچ کس نگشاید اگر تو در بندی □و اگر باز دیدی صدایی از پشت درنیامد بگو: يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا... شما بقیة الله هستی و من فقیر و علیل و سائل! مرا به بقیة اللهى ات از در مران و رزقم ده که امر الهی است که وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ... □حتما در می‌گشاید چون هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست وگرنه ایشان کریم و از خاندان کرم هستند، چه کسی او را خواند و پاسخ نشنید؟ عیب از ماست که صدایش نمی‌کنیم... به خودمان نگاه کنیم ببینیم امروز یادی از او کردیم؟ برای فراق او قطره‌ای اشک از چشمانمان جاری شد؟ سلامی به او دادیم؟ برای تعجیل در فرجش دعا کردیم؟ برای سلامتی او صدقه دادیم؟ فرمود اگر شیعیان ما به اندازه‌ی عطش و اشتیاقشان به یک لیوان آب به ما فکر می‌کردند ما ظهور می‌کردیم، چقدر آقای ما غریب است... او به ما رزق وجود داده، یعنی تو خودت مال او هستی، مال و اموالت مال اوست، لکن اصلا کاری با امام زمان نداریم... هرچه هستیم و هرکه هستیم حداقل ناشکر نباشیم، هرچه هستیم بر ولی نعمت خود یاغی نباشیم، حداقل روزی یکی دو دقیقه وقت بگذاریم و بگوییم آقا جان ما یاغی نیستیم. ما می‌دانیم هرچه هست از شماست، ما می‌دانیم که شما ارباب و مالک ما هستید‌ و ما بندگان شما هستیم...