○جلسه اول○ □اکثر دعاها با اسم شریف الله آغاز می‌شود. الله جامع همه‌ی اسماء و به تعبیری قبله‌ی اسماء الله است و همه‌ی اسماء شئون الله هستند. الله اسم جامعی است که مستجمع همه‌ی اسماء بی منتهای حق متعال است. اسماء الله هم به حیث تعداد و هم به حیث حقیقت بی‌منتها هستند. اسماء خدا محدودیتی ندارند، هر اسمی در تمام موجودات حضور دارد؛ «فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (بقره/۱۱۵). به هر سو بنگریم وجه خداست لذا هر موجودی وجه الله است و جمیل است. اگر بخواهیم همه‌ی این اسماء بی‌نهایت را با هم و یکجا در یک اسم گفته باشیم، آن اسم جامع الله جل جلاله است. کلید فهم دین و معارف فهم اسماء الله است. □حق متعال خطاب به پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید «قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» (بقره/۱۴۴). این آیه خیلی لطیف است. می‌فرماید ما توجه تو را به سمت سماء، به سمت سماء جمعی و مقام وحدت صرف دیدیم. دیدیم که تو به مقام اسم جامع نظام هستی و بلکه بالاتر، به اسم هو توجه داری پس اجازه می‌دهیم که روی خودت را به سمت قبله‌ای که مورد رضایت توست بازگردانی، همان قبله‌ای که به وفق عین ثابته‌ی توست. عین ثابته‌ی تو اسم جامع الله است لذا «فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا». فقط پیغمبر بزرگوار اسلام و اهل‌بیت علیهم السلام هستند که می‌توانند به آن قبله‌ی اتمّ توجه کنند. □من و شما هم «قِبْلَةً تَرْضَاهَا» داریم. هر کدام از من و شما به سمت قبله‌‌ای که بر وفق عین ثابته‌ی ما است برمی‌گردیم. چه بخواهیم چه نخواهیم، ما رو به قبله‌ی خودمانیم. چرا باید کسی را که قبله‌اش دنیاست مذمت کنیم در حالی که او در نمازش رو به دنیا دارد؟ او از این نظام بی‌کران و از این حقایق بی‌منتهای هستی‌ دنیا را طلب کرده لذا چون قبله‌ی او در باطن و در سرّ سویدایش دنیاست پس رو به دنیا نماز می‌خواند؛ ببین در نماز خیال تو کجا می‌رود، قبله‌ی تو همان سو است. منظور از این نماز هم این است که روی دل شخص به کدام سمت است. «الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ» معنایش این نیست که عده‌ای صبح تا شب دارند نماز می‌خوانند بلکه نکته این است که روی دل این افراد دائما به سمت حق متعال است. از آنجاییکه الله اسم جامع است و همه‌ی اسماء را در خود دارد، باید بدانی در هر صورت اگر طالب هر اسمی باشی، در واقع الله در قبله‌ی تو است. قبله‌ی شخصی اسم القریب و قبله‌ی شخص دیگری اسم البعید حق متعال است لذا در بُعد است ‌و به امور پست توجه دارد و با آن نیز دلخوش است؛ «كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ». هر مخلوقی قبله‌ی خودش را دوست دارد. هر مخلوقی فطرتا به سمت قبله‌ی خودش نماز می‌خواند و هیچ کس نیز از این گریزی ندارد. □«فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ»، پس روی خودت را به جهت مسجد الحرام بازگردان. مسجد الحرام در ظاهر مظهر اسم جامع الله است، نشان است که ره گم نکنی. در ادامه می‌فرماید «وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ». این «حَيْثُ مَا كُنتُمْ» یعنی ببین تو خواهان چه اسمی هستی؟ چه اسمی بر تو غلبه دارد؟ در کدام حیث وقوف داری؟ در اسم الرحیم توقف کرده‌ای؟ در مرتبه‌ی اسم العلیم حق متعال ایستاده‌ای؟ در اسم المضل و الضّار؟ هر جا که هستید و وقوف کرده‌اید، شما نیز «فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَه». این ضمیر «ه» را می‌توان به همان ناحیه‌ای که شخص در آنجاست نسبت داد. این یک معناست که اگر در اسمی از اسماء الله هستید رویتان را به همان اسم برگردانید و چنین نیز هست. در عالم می‌بینیم که هر انسانی و هر مخلوقی رب خودش را طالب است. «وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ» (هود/۱۱۸). این اختلاف هم برداشته شدنی نیست و زیر سر همین اسم جامع الله است. تفسیر دیگر از ضمیر «ه» در شَطْرَهُ این است که تو به سمت هر اسم از اسماء جزئی که هستی، رویت را به سمت اسم جامع الله برگردان چرا که هیچ کدام از اسماء جزئی و کلی منعزل از اسم جامع الله نیستند لذا وقتی شخص بیمار می‌گوید یا الله کأنه می‌گوید یا شافی، کسی که بدهکار است و می‌گوید یا الله کأنه می‌گوید یا غنی و... 👇👇👇👇👇