■پیش از ظهر عاشورا امام حسین علیه السّلام و حضرت ابوالفضل به لشگر دشمن حمله کردند و دو نفری دشمن را تا دروازه‎ی کوفه، یعنی هجده فرسخ عقب راندند. امام حسین علیه السّلام در حال تعقیب دشمن می‎فرمود: أخی ابَالفَضل، حضرت ابوالفضل هم پاسخ می‎دادند: سَیِّدی وَ مَولایَ اَباعَبدِالله. به این ترتیب از هم خبردار می‎شدند. نزدیک دروازه‎ی کوفه خداوند به قلب امام حسین علیه السّلام الهام فرمود که حسین جان، در قراری که با هم گذاشتیم، هر چه وعده داده بودم از سعادت و مقامات اخروی و شفاعت امّت جدّت و، همه را خواهم داد، اگر می‎خواهی شهید نشوی هم نشو. امام حسین علیه السّلام دیدند گویا خداوند می‎فرمایند اگر تو به قرارت پایبند نباشی، من تو نمی‎زنم و خُلف وعده نمی‎کنم. این بود که حضرت علیه السّلام شمشیرشان را غلاف کردند، دشمن هم که شنیده بود وقتی امام حسین علیه السّلام شمشیرشان را غلاف کردند، کار تمام است، روحیّه‎ی از دست‌‌رفته‎ی خود را به دست آورد و جرأت یافت و حمله کرد و از آن به بعد شهادت‎ها پیش آمد. ■شما هم هر وقت دیدید کاری که می‎کنید، استفاده‎تان را کم می‎کند، غلاف کنید. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei