□نکته ناب□ □از القاب معروف حضرت سلطان سریر ارتضا، علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والثناء، شمس الشموس است. ○«هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُوراً» (یونس/۵)○ □ضیاء نور ذاتی است لذا نور شمس را ضیاء خواند و چون قمر روشنایی اش را از خورشید می‌گیرد پرتو او را نور نامید. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درباره نور نیّر اعظم محمدی صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مِنْ نُورِ مُحَمَّدٍ عِشْرِينَ بَحْراً مِنْ نُورٍ فِي كُلِّ بَحْرٍ عُلُومٌ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا اللَّهُ تَعَالَى...» □بدان شموس الهی انبیاء عظام و اولیاء کباری هستند که نورشان را از مشکات شمس الشموس می‌گیرند چون امام مبدأ انوار ازلی و مطلع شمس ولوی است. و هر نیکبختی به این مطلع شمس برسد همه‌ی حجابهایش می‌سوزد و خودش شمس هدایت می‌شود، «حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْراً» (کهف/۹۰) □شاید معنای دیگر شمس الشموس این باشد که آن جناب عالم آل محمد صلی الله علیه و آله است و مراد از شموس، انوار مجرده‌ی جبروتی و مفارقات نوریه‌ی عالم عقل و صورتهای علمی مرسلات بسیط باشد که نورشان را از شمس عقل بسیط اخذ می‌کنند و همه تحت لواء او هستند لذا امام به سبب اتحاد وجودی با عقل کل شمس الشموس است و فیض را به تمام صور علمی و مجردات عقلی می‌رساند. او خزینه‌ی علم الهی است و هر علمی در هر موطنی از جلوات و تنزلات این خزینه‌ی لایتناهی است. □و معنای دیگر فراتر از این معنی است و آن سخن، این است که اسماء الله در مرتبه‌ی الوهیت و واحدیت شموسی هستند که ضیاء آنها عالم خلق را روشن فرموده است و چون اسماء مندرج در حضرت واحدیت از مراتب ذات می‌باشند لذا شموسی هستند که دارای ضیاء ذاتی هستند بطوریکه «يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» (نور/۳۵) اما این اسماء که کمالات اسمائی و تنزلات حضرت احدی هستند فیض را از تعین اول ذات اخذ می‌کنند لذا صادر نخستین نسبت به این شموس رتبه‌ی اصالت و برتری دارد و شمس این شموس است و چون در قوس عروج متحد با صادر اول است لذا همو شمس الشموس است. والحمدلله علی التوفیق ۲۹ صفر ۱۴۴۲ ه ق سالروز شهادت حضرت امام رضا علیه السلام