آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم
بخش هفتم2⃣
● ده قول كه درباره مراد از تفسير به رأى گفته شده است
هفتم اينكه : گفته اند: منظور از تفسير به رأى اين است كه درباره معناى آيه اى از قرآن چيزى بگوييم كه بدانيم حق بر خلاف آن است (اين دو وجه را ((ابن الانبارى )) نقل كرده است ).
هشتم اينكه : مراد از تفسير به راى ، بدون علم درباره قرآن سخن گفتن است ، و خلاصه تفسير به رأى اين است كه درباره آيه اى از آيات قرآن از پيش خود معنايى كنيم ، بدون اينكه يقين و اطمينان داشته باشيم به اينكه اين معنا حق است ، يا خلاف آن .
نهم اينكه : تفسير به راى ، تمسك به ظاهر قرآن است ، صاحبان اين قول كسانى هستند كه معتقدند آيات قرآن ظهور ندارد، بلكه در مورد هر آيه بايد رواياتى را پيروى كرد كه از معصوم رسيده ، و در مدلول خود صريح باشد، بنابراين در حقيقت از قول قرآن كريم پيروى نشده ، بلكه از احاديث پيروى شده ، و در حقيقت تنها معصومين (عليهم السلام ) هستند كه حق تفسير كردن قرآن را دارند.
دهم اينكه : تفسيربه رأى عبارت است از تمسك به ظاهر قرآن ، صاحبان اين مسلك معتقدند به اينكه آيات قرآن ظهور دارد، و ليكن ظهور آنرا ما نمى فهميم ، بلكه تنها معصوم (عليه السلام ) مى فهمد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 121
اين بود وجوه ده گانه اى كه در معناى تفسير به رأى ذكر كرده اند و چه بسا بتوان بعضى از آنها را به بعضى ديگر ارجاع داد، و به هر حال هيچ يك از اين وجوه دليلى به همراه ندارند. بديهى است كه بطلان بعضى از آنها خود به خود روشن است ، و بعضى ديگر با در نظر گرفتن مباحث قبلى ، بطلانش روشن مى گردد، و ما با تكرار آن مباحث سخن را طول نمى دهيم .
و كوتاه سخن ، اينكه آنچه از آيات و روايات به دست مى آيد مثل آيه : ((افلا يتدبرون القرآن )) و آيه : ((الذين جعلوا القرآن عضين )) و آيه : ((ان الذين يلحدون فى آياتنا لا يخفون علينا افمن يلقى فى النار خير ام من ياتى آمنا يوم القيمة )) و آيه ((يحرفون الكلم عن مواضعه )) و آيه : ((و لا تقف ما ليس لك به علم )) و آياتى ديگر هم كه آن را تأييد مى كند، اين است كه نهى در روايات ، مربوط به طريقه تفسير است ، نه اصل تفسير، مى خواهد بفرمايد كلام خدا را به طريقى كه كلام خلق تفسير مى شود تفسير نبايد كرد.
وجه تأييد آياتى كه نقل شد اين است كه از آيه 82 سوره نساء بر مى آيد كه بين كلام خدا و كلام مخلوقات فرق است ، و به همين جهت در آيه 91 سوره حجر كسانى را كه قرآن را پاره پاره مى كنند، و در سوره حم سجده آيه 40 كسانى را كه در آيات خدا الحاد مى ورزند، و در آيه 46 سوره نساء كسانى را كه آيات خدا را تحريف مى كنند، و در آيه 36سوره اسراء اشخاصى را كه پيروى بدون علم مى كنند، مذمت فرموده است .
معلوم مى شود كلام خدا با ساير كلام ها فرق دارد، اين نيز معلوم است كه فرق بين آن دو در نحوه استعمال الفاظ، و چيدن جملات ، و به كار بردن فنون ادبى ، و صناعات لفظى ، نيست ، (براى اينكه قرآن هم ، كلامى است عربى ، كه همه آنچه در ساير كلمات عربى رعايت مى شود در آن نيز رعايت شده ، و در خود قرآن آمده كه ((و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه ، ليبين لهم )).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 122
و نيز آمده : ((و هذا لسان عربى مبين )).
و نيز آمده : ((انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون )).
بلكه اختلاف بين آن دو از جهت مراد و مصداق است ، مصداقى كه مفهوم كلى كلام بر آن منطبق است ،
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️:
https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei