کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت سوم بخش هفتم ● چيزى كه دانشمندان را از بحث پيرامون جبر و اختيار بازداش
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش اول1⃣ ● چهار نكته راجع به آيه كريمه ((زين للناس حب الشهوات )) حال به گفتارى كه در تفسير آيه مورد بحث داشتيم برگشته و نكاتى را متذكر مى شويم : نكته اول : از ظاهر جمله : ((زين للناس حب الشهوات )) بر مى آيد كه فاعل زينت گرى ، غير از خداى تعالى است يعنى يا شيطان است ، و يا نفس ، دليل گفته ما دو نكته است ، اول اينكه مقام آيه مقام مذمت كفار به اين رفتار انحرافى است ، كه به لذائذ مادى از مال و اولاد اعتماد نموده ، و به خاطر اينكه شيطان اين انحراف را در نظرشان جلوه داد خود را از خدا بى نياز دانستند، و در مثل چنين مقامى زينتى تناسب دارد كه باعث غفلت از خدا باشد، و چنين زينت گرى لايق به ساحت مقدس خدا نيست . نكته دوم : اينكه اگر اين زينت گرى كار خداى تعالى باشد قهرا مراد از آن همان ميل غريزى است كه انسان به اين لذائذ مادى دارد، و اگر مراد اين بود، جا داشت تعبير فرمايد: ((زين للانسان حب الشهوات )) و يا بفرمايد: ((زين لبنى آدم )) و امثال اين تعبيرات ، همچنان كه در مواردى كه سخن از غرائز رفته اينگونه تعبير آورده ، مثلا فرموده : ((لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم ، ثم رددناه اسفل سافلين )). و نيز فرموده : ((و لقد كرمنا بنى آدم ، و حملناهم ف ى البر و البحر...)). و اما لفظ ((ناس )) مناسب چنين مقامى نيست ، زيرا عرب اين كلمه را بيشتر در مواردى استعمال مى كند كه مى خواهد امتيازها را لغو كند، و يا كسى را تحقير نموده و پستى فكر او را برساند، به موارد استعمال زير توجه فرمائيد: ((فابى اكثر الناس الا كفورا))، ((يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى ))، و آياتى ديگر نظير اينها. نكته سوم : اينكه امورى كه خداى تعالى به عنوان نمونه و مصداق براى اين شهوات بر شمرده ، با مسأله تزيين فطرى نمى سازد، زيرا اگر منظور اين بود جا داشت به جاى كلمه ((نساء زنان )) تعبيرى آورد كه معناى مطلق زوجيت را برساند و نيز به جاى لفظ ((بنين )) كلمه اولاد را آورده باشد و به جاى لفظ ((قناطير مقنطرة )) لفظ ((اموال )) را بياد بياورد، براى اينكه علاقه فطرى و طبيعى به همسر همانطور كه در مردان نسبت به زنان هست ، در زنان نيز نسبت به مردان همين علاقه وجود دارد، و همچنين علاقه غريزى كه در انسان نسبت به فرزندان هست ، نسبت به مطلق اولاد و مطلق اموال است ، نه خصوص پسران ، و خصوص ((قناطير)). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 161 و به همين جهت آن مفسرى كه فاعل تزيين را خدا دانسته ناچار شده است بگويد: مراد از حب نساء علاقه به مطلق همسر است ، تا شامل علاقه زن به شوهرش نيز بشود، و مراد از بنين ، مطلق فرزند است ، تا شامل دختران نيز بشود، و مراد از قناطير، مطلق مال است ، و گفته : اگر خداى تعالى از خصوص نساء و بنين و قناطير نام برده ،براى اين است كه اينها افراد قوى و شناخته شده تر مصداقند، و آنگاه در توجيه اين گفته اش خود را سخت به زحمت انداخته است . نكته چهارم : اينكه نسبت داشتن تزيين به خداى سبحان با آخر آيه كه مى فرمايد: ((ذلك متاع الحيوة الدنيا و اللّه عنده حسن المآب ، قل انبئكم بخير من ذلكم ...)) نمى سازد، براى اينكه ظاهر اين كلام اين است كه مى خواهد مردم را از شهوات دنيائى منصرف كند، و نفوس ‍ بشر را متوجه ثواب ها و بهشت و همسران و رضوانى كند كه نزد خدا برايشان آماده است ، و منصرف كردن مردم از زندگى دنيا صحيح نيست ، چون دنيا مقدمه آخرت است ، و منصرف كردن مردم از مقدمه و در عين حال دعوت آنان به ذى المقدمه ، تناقض روشنى است ، و بلكه ابطال هر دو امر يعنى هم دنيا و هم آخرت است ، و مثل كسى مى ماند كه مى خواهد سير بشود و از خوردن خوددارى مى كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei