کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۱۱ ▪️«وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَىٰ
  ☑️قسمت ۱۲ ▪️این آتش اعنی دنیا، اگر به دریا که همان آخرت است، برنگردد هم‌چنان ندا سر می‌دهد که «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ». خاصیت آتش این است که علوّ و برتری می‌جوید و به سمت بالا حرکت می‌کند. شیطان هم همین را گفت. «خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ».(اعراف/١٢) نفس این‌گونه است که همه‌چیز طلب می‌کند. هم دنیا را می‌خواهد و هم مدعی است که من خدا هستم. نفس سیری‌ناپذیر است. اگر این نفس را رها کنی ادعای الوهیت و ربوبیت می‌کند. در حالی که غیرت خدا اجازه نمی‌دهد. کبریایی مختص خداست. چون نفس آینه‌ی حق متعال است و در واقع ما اثری از خداوند داریم لذا این اثر گاهی در انسان جلوه‌گری می‌کند و می‌خواهد بگوید که أنا الحق. خدا می‌گوید که در عالم فقط من هستم که می‌توانم بگویم أنا و امیرالمؤمنین علیه السلام. جز این ۱۴ نفر و من کسی اجازه أنا گفتن ندارد. هرکس دیگری که أنا بگوید در دریا غرق می‌شود و یا سرش بالای دار می‌رود. آن جایی که امیرالمؤمنین هم فرمودند أنا، خدا فرمود شما اجازه داری بگویی أنا اما در کنارش حتما باید یک اقرار دیگری هم داشته باشی و آن انا و أنت های دیگری است که آنها را هم باید بگویی. باید به نخلستان‌های کوفه بروی و بگویی أنا الفقير أنت الغنى، أنا المخلوق أنت الخالق، أنا الضعيف، أنت القوى. لذا خدا می‌گوید فقط من. «إنّی أنا» فقط شأن خداوند است. غیر از خدا هیچ احدی نمی‌تواند این را به زبان بیاورد. تا خدا خدایی می‌کند شما شمایید و کاریش هم نمی‌شود کرد. حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این را فهمیدند که فرمودند: یا لَیْتَ رَبّ مُحَمدٍ لَمْ یَخْلُقْ مُحَمَّداً. چون ایشان دیدند که به همه‌ی مراتب رسیده‌اند و همه‌ی حدود را از بین برده‌اند اما خدا گفت: «مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ». (احزاب/٤٠) ▪️حال این بقره چیست؟ این گاو مظهر نفس است. گاو بین شتر و گوسفند است. از گوسفند پایین‌تر است و از شتر بالاتر. شتر مظهر جسم است. شتر مرکب است و جسم مرکب روح است. صالح علیه السلام از کوه وجود خودش شتر را بیرون آورد. «قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى».(طه/١٨) حضرت موسی درباره عصای خود می‌فرماید که این عصا عصای عقل من است. من به این عصا تکیه می‌کنم و کارهایی با آن انجام می‌دهم و برای گوسفندان خودم برگ علوم و حقایق می‌ریزم. از روح خودم به این جنبه حیوانیت غذا می‌دهم. ایشان پیامبر الوالعزم است و نفسش در کنترل اوست. لذا می‌فرماید که اگر این عصا را رها کنم اژدها می‌شود. نفس اژدرهاست او کی مرده است؟ اگر تحت کنترل عقل باشد عصاست که من با آن این برگ‌های حقایق را می‌ریزم و نفس، جسم، خیال و وهم من هم از آن بهره می‌برد. بقره مظهر حیوانیت است...