◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در روز هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۱◾️
☑️شرح 《رساله لقاءالله 》جلسه دوازدهم
#قسمت_سوم
▪️در سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۶،
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ
▪️حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعا کرده که بارالها! اینجا (مکه) را محلِ امن، قرار بده و لذا پیامبر (صلی الله علیه وآله) برای اینکه این دعای حضرت ابراهیم (علیه السلام) از بین نرود و اینجا "بلدِ امن" باشد، تا سیزده سال بعد از رسالتشان، هر چه اصحابِ حضرت کتک خوردند و شکنجه دیدند، آقا هیچ حرفی نزدند چون میدانستند اینجا نباید تنازع بشود.
آقا دستور جهاد نداشتند حتی اجازه ی جهادِ دفاعی هم نداشتند.
▪️در زمان امام حسین(علیه السلام) ابن زبیر به حضرت عرض کرد که شما در مکه بمان و اعلام حکومت کن و من هم کمکتان میکنم.
امام حسین (علیه السلام) فرمود: من از جدّم رسولِ خدا (صلی الله علیه وآله) شنیدم که قوچی در مکه قیام میکند و حریم مکه را میشکند.
من نمیخواهم آن قوچ باشم.
▪️کانّهُ به ابن زبیر گفتند که آن قوچ، تو هستی.
آقاجان در مکه نماندند و به کربلا رفتند و شهید شدند .
▪️ابن زبیر در مکه اعلام حکومت کرد و بعد یزید هم که حاکم شام بود به حجاز لشکرکشی کرد و چون شام و حجاز در یک کشور است و در یک کشور هم که دو حاکم نمیشود، لذا باعث شد هم مدینه تخریب شود هم خانه خدا که بالاخره در جنگهایشان، کعبه در آتش سوخت.
▪️در داستان حضرت موسی (علیه السلام) و فرعون که در قرآن آمده، کسانی همراه حضرت موسی (علیه السلام) شدند که به عبارتی شیعیانِ آن حضرت بودند، اینها حدود چهارصد هزارنفر بودند.
شبی باهم وعده گذاشتند که باهم فرار کنیم.
▪️چون فرعونیان، افرادی را که به حضرت موسی (علیه السلام) معتقد شده بودند، به بردگی کشیده بودند.
حضرت فرمود: چرا اینجا بمانید؟
هماهنگي کردند و کل مردها و زنها راه افتادند. فردای آنروز خبر به فرعونیان رسید و فرعون دستور داد کلِّ جمعیت که حدود دو میلیون نفر بودند به دنبالشان برویم.
▪️راه افتادند و به رود نیل رسیدند و یاران حضرت موسی (علیه السلام) به آقا خبر دادند که کل فرعونیان به دنبالشان راه افتادهاند و به نزدیکی رود نیل رسیدند.
▪️به حضرت موسی (علیه السلام) گفتند: دیگر کارمان تمام است. حضرت موسی (علیه السلام) فرمود: " کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی" نه اینطور نیست، با من خدایِ من است
بعد به حضرت گفته شد عصایت را به دریا بزن.
زد و آبها رفت کنار، کانّهُ یک سدّ عظیم شده بود (سوره مبارک قصص)
وقتی فرعونیان به رود نیل رسیدند، زمانی بود که همراهانِ حضرت، از این رودخانه ی خشک شده، رد شده بودند و به آنطرف رود رسیده بودند.
▪️فرعونیان هم با چه حرص و ولعی به دنبالشان آمدند داخل رود، اما وقتی آمدند این دوتا آب خوردند بهم، که به اصطلاح مازندرانیِ ما، به این حالتِ آب، میگویند "دِسپوت شده" یعنی غرق شده و لذا فرعون میرفت پایین و میآمد بالا و میگفت: یا موسی به دادمان برس.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_دوازدهم_روز_۳۱_۱_۱۴۰۰
@mohamad_hosein_tabatabaei