اسرارقربانی Z: تاریخ قربانی، از زمان حضرت آدم (ع) ؛ بلکه در همه ادیان جزء مراسم دینی معمول بوده است. نخستین قربانی، مربوط به هابیل و قابیل بوده است که در قرآن به آن اشاره شده است: واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحقّ اذ قرّبا قرباناً قتقبل من احدها … [۲] دومین قربانی مربوط به حضرت نوح بود که پس از طوفان، بعضی از حیوانات موجد را قربانی کرد. سومین قربانی نیز مربوط به حضرت ابراهیم (ع) است که به دستور خداوند، می‌خواست پسرش را قربانی کند: قال یا بنّی انّی اری فی المنام انّی اذبحک [۳] … و [۴] … تا اینکه پیامبر عالی قدر اسلام، یک صد شتر در حجّة الوداع قربانی کرد: ۶۶ شتر از ---------- [۲]: مائده ۵، آیه ۳۰- ۲۷. [۳]: صافات ۳۷، آیات ۱۰۲- ۱۰۷. [۴]: ر. ک: از میقات تا میعاد، ص ۶۴۰- ۶۳۳. قرآن، هدف و انگیزه قربانی کردن را نشان دادن میزان «تقوا» می‌داند. در واقع خداوند به گوشت و خون قربانی، نیازی ندارد؛ بلکه می‌خواهد ایمان و تقوای مردم را به سوی خداوند است؛ زیرا آنچه به خداوند می‌رسد، باطن وروح عمل (تقوا) است … بنابراین قربانی آن گاه مقبول است که با تقوا انجام گیرد و روح این عمل، به تقوا باشد … البته خداوند عملی را می‌پذیرد که همه شئون عامل آن- خواه در این عمل، خواه در در حدیثی آمده است: خداوند، قربانی (ریخته شدن خون ذبیحه) را دوست دارد و مطلوب او است انّ الله عزّ و جل یحبّ اطعام الطعام و اراقة الدم؛ [۳] پس انسانی که به خواست آفریدگار خود، توجّه دارد و به فرموده او عمل می‌کند، به او نزدیک تر می‌شود. البته او به گوشت قربانی، نیازی ندارد؛ بلکه هدف آن است که انسان، با پیمودن مدارج ایمان و تقوا، درمسیر یک انسان کامل قرارگیرد و روز به روز به خدا نزدیک تر شود و چه زیبا گفته است مولا محسن فیض کاشانی: «بدان که کشتن قربانی، مایه تقرّب به حق تعالی از راه امتثال امر او است؛] پس [باید قربانی را کامل به جای آوری …». [۴] ---------- [۳]: وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۷۴. [۴]: حج عارفان، ص ۱۵۸. ذبح مقام حیوانی و کشتن هوای نفسانی قربانی کردن حیوانات، اشاره به قربانی وذبح حیوانیت انسان دارد؛ یعنی، به او می‌آموزد که برای رسیدن به کمال انسانی، نفس حیوانی خویش را درهمین جا بکشد و به دنبال هوا و هوس نرود و در قیامت، خود را از آتش جهنم نجات دهد. امام سجّاد (ع) می‌فرماید: «اذا ذبح الحاجّ کان فداه من النّار»؛ «هر گاه حاجی حیوان را ذبح کند، از آتش جهنم نجات می‌یابد». [۳] ---------- [۳]: المحاسن، ج ۱، ص ۶۷. شکر و سپاس از خدا، با قربانی کردن یکی از اسرار قربانی، این است که حج گزار با قربانی کردن، شکر پرودگار را به جای می‌آورد و از تمامی نعمت ها- به خصوص توفیق در فقه مسأله ای مطرح است که اگر حاجی قربانی نداشته باشد، باید ده روز روزه بگیرد (سه روز در حج و هفت روز پس از رسیدن به وطن). خود این اشاره است به اینکه اگر قدرت محو کردن جنبه حیوانیت خود را ندارید؛ پس دست کم با روزه گرفتن، مقام حیوانی را تضعیف و ناتوان کنید. همان گونه که قوای عقلانی خود را قوی و نیرومند می‌کنید، نفس‌های خود را بکشید که فرمود: «فاقتلوا انفسکم». مقام حیوانی را بکشید، نه روح و عقل را. تویی که نمی توانی حیوانیت خود را بکشی، به جای آن حیوانیت که در وجود تو است، حیوان دیگری را بکش که حکایت این معنا را بکند … در منا توجّه به این معنا داشته باش که اگر حیوانیت خود را می‌یافتیم، آن را سر می‌بریدیم و می‌کشتیم؛ حالا این حیوان را به جای او می‌کشم …». [۱] ---------- [۱]: اسرار و معارف حج، ص ۴۰ و ۴۱. حج گزاران نیز مانند ابراهیم و اسماعیل، در معرض امتحان و ابتلای الهی اند و باید میزان تسلیم، اخلاص، ایمان، رضا و ایثار خود را نشان دهند و با گذشتن از مال خود، به آن بزرگواران تأسّی جویند. ابراهیم (ع) ازآزمون الهی (قربانی فرزند)، سربلند بیرون آمد و برای رضای خدا، اسماعیل را به قربانگاه برد. اسماعیل نیز برای رضای خدا، گردن به زیر تیغ داد تا پدر به راحتی دستور خدا را اطاعت کند. آنان خالصانه فرمان پذیری خود را نشان دادند وحضرت حقّ به جای اسماعیل، گوسفندی فرستاد و آن را نشانه موفقیت آنان از این آزمون قرار داد. در سوره مبارکه «کوثر»، خداوند متعال به پیامبر (ص) دستور می‌دهد در برابر این نعمت- که «کوثر» را به او عنایت فرموده- نماز بخواند و قربانی کند فصل لربّک وانحر. به دیگر سخن، قربانی را نوعی تشکر در مقابل نعمت کوثر قلمداد کرده است. قرآن می‌فرماید: والبُدْنَ جعلناها لکم … فکلوا منها و اطعِمو ا القانعَ و المعترّ کذالک سخّرناها لکم لعلّکم تشکرون؛ «شترهای فربه را برای شما، از شعائر الهی قرار دادیم … از گوشت آنها بخورید و مستمندان قانع و فقیران معترض را نیز از آن اطعام کنید. این گونه ما آنها را درتسخیر شما قرار دادیم باشد که شکر خدا را به جا آورید». قرآن نیز می‌فرماید: فکلوا منها و اطعموا القانع و المعتر کذلک سخّرن