از سه روایت پیشگفته دو نکته اساسی قابل استفاده است: یک؛ فرهنگ رایج در عصر صدور روایات نه تنها التزام جامعه زنان به پوشش و حجاب اسلامی، بلکه در مرحله ای کامل تر حتی پوشیده بودن چهره زنان بوده است؛ زیرا اگرفرهنگ حاکم باز بودن چهره زنان بود معنا نداشت که پیوسته از اهل بیت (ع) پرسش شود که آیا رواست زنان به هنگام شهادت نقاب را کنار گذاشته و چهره خود را آشکار سازند؟! این گفتار مرحوم شعرانی در ذیل این احادیث است: «ولا يخفى دلالة الحديث على جريان السيرة في عهدهم عليهم السلام في النساء باحتجاب الوجه وعدم جواز الكشف لغير المحارم إلا لضرورة» دو؛ شارع جز در موارد نیازو ضرورت تمایل به باز بودن چهره زنان ندارد. در موارد مورد توجه این روایات، اگر در مقام اداء شهادت بر اقرار زن راهی برای شناسایی زن نباشد او می تواند صورت خود را باز بگذارد و شهود با نگاه کردن به صورت زن شهادت بدهند. پیداست اگر اثبات حقی متوقف بر نگاه به صورت زن باشد بر زن لازم است صورت خود را باز بگذارد و شهود هم باید نگاه کرده شهادت بدهند. بر این اساس، در مقام اداء شهادت، حرمت نظر به نامحرم «مستثنی» است. این باب یکی از ده ها نمونه در روایات است که در آن گزاره توصیفی و توصیه ای در باره پوشش زنان بازتاب یافته است. مقصود از گزاره رواج فرهنگ پوشش زنان حتی نسبت به چهره و مراد از گزاره توصیه ای عدم تمایل شارع به رواج آشکار شدن چهره زنان تحت هر شرایط است؛ هر چند پوشیدن چهره را واجب ندانسته است. در نظر داشته باشید که روی سخن با رفتار زنان در حوزه امور شخصی و اجتماعی است، اما این دست از روایات ناظر به چند و چون دخالت حکومت اسلامی در این زمینه نیست و برای اثبات آن باید به ادله دیگری استناد کرد. 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir