✳️ هشدار امام خمینی در باره خطرات تفسیر به رأی قرآن آقاي دعايي در مصاحبه خود تصريح كرده است كه از روي خوش‌باوري به عقايد و انديشه‌هاي سازمان مجاهدين خلق مي‌نگريسته و داشته كه امام از اين انديشه‌ها حمايت كند. مي‌گويد: «در آن لحظه بود كه من فهميدم چقدر عجله مي‌كردم در قضاوت، چه قدر زود شيفته مي‌شدم، چه قدر ديرباور بودم كه يك شخصيتي را كه عمري را در تحقيقات فلسفي و اسلامي و فقهي و تفسيري گذرانده، او دقيق مي‌توند بفهمد او دقيق مي‌تواند كه در موصغي كه بايد توقف كرد و كمك كرد و زودباور نبود.» امام خمینی در اين باره چنين آورده است: «اخيراً ما مبتلا شده‌ايم به يك عده‌اي كه .... مي‌گويند مسلميم، لكن نه توحيدشان توحيد اسلامي است و نه بعثتشان بعثت اسلامي است و نه نبوت‌شان نبوت اسلامي است و نه امامتشان و نه معادشان، هم‌اش برخلاف اسلام است، نه اين كه تازه، يعني ده سال، پانزده سال است پيدا شده‌اند. در وقتي كه اوايل شايد حوزه علميه قم بود، بعضي از همين سنخ آدم‌ها كه معمم بودند، يك روزي آمدند بعضي‌هايشان پيش من و گفتند كه اين طور فهميديم كه معاد همين است. جزا همين عالم است. اين آدم‌ها بودند، از سابق هم بودند، حالا زياد شدند. من نجف كه بودم يك آدمي آمد از طرف يك گروهي و بيشتر از بيست روز، بعضيها مي‌گفتند بيست‌وچهار روز آن‌جا ماند هر روز هم آمد پيش من، من يك ساعت يا بيش‌تر به او مهلت دادم كه صحبت كرد، تمام صحبتش هم از قرآن بود و نهج البلاغه، تمام صحبتش، من سوء ظن به او پيدا كردم.» چنان كه همراهان امام خميني (ره) تأكيد كرده‌اند امام برغم جلسات مكرر سخنگو و فرستاده سازمان منافقين كه خود يك روحاني، و برغم آن كه برخي اطرافيان ايشان تمايل بلكه اصرار داشتند كه امام با خوش‌بيني با تأييد و امضاي انديشه‌هاي منافقين از آنان براي مبارزه با نظام پهلوي حمايت كند. اما امام با داشتن درايت و فراست تحسين برانگيز كه حتي براي دوستان امام شگفت‌انگيز بود، با سوءظن به تفكرات آنان از تأييد و امضاي اين انديشه‌ها اجتناب كرد، سوء نيت منافقين از گفتاري كه از اين سخنگو يعني حسين روحاني نقل كرديم هويداست. امام در اين گفتار تصريح مي‌كند كه آنان به ظاهر مسلمان‌اند اما ايمان و عقيده‌شان به هيچ وجه منطبق با آموزه‌هاي ديني نيست. امام در جايي ديگر با صراحت اعلام كردند كه حتي گروهي از كمونيستها و ملحدان مدعي تفسير قرآن شدند. «در اين اواخر هم يك اشخاصي پيدا شده‌اند كه اصلاً اهل تفسير نيستند، اين‌ها خواسته‌اند مقاصدي (را) كه خودشان دارند به قرآن و به سنت نسبت بدهند. حتي يك طايفه‌اي از چپيها و كمونيستها هم به قرآن تمسك مي‌كنند، براي همان مقصدي كه دارند اين‌ها مقصود خودشان را مي‌خواهند به خورد جوانهاي ما بدهند، به اسم اين كه اين اسلام است. و لهذا آنچه من عرض مي‌كنم اين است كه اشخاصي كه رشد علمي زيادي پيدا نكرده‌اند، جوانهايي كه در اين مسايل و در مسايل اسلامي وارد نيستند، كساني كه اطلاع از اسلام ندارند، نبايد اين‌ها در تفسير وارد بشوند.» گفتار ديگر حضرت امام در اين باره چنين است: «از گفته‌ها و نوشته‌هاي بعضي از جناحها به دست مي‌آيد: افرادي كه صلاحيت تشخيص احكام و معارف اسلامي را ندارند، تحت تأثير مكتبهاي انحرافي، آيات قرآن كريم و متون احاديث را به ميل خود تفسير كرده و با آن تطبيق مي‌نمايند و توجه ندارند كه فقه اسلامي بر اساسي مبتني است كه محتاج به درس و بحث و تحقيق طولاني است.» از گفتاري كه از حضرت امام در اين‌باره نقل كرديم دو نكته قابل استفاده است: 1. عبارت‌هاي: «اخيراً ما مبتلا شده‌ايم كه به يك عده‌اي ... ؛ «در اين اواخر هم يك اشخاصي پيدا شده‌اند ... »؛ از گفته‌ها و نوشته‌هاي بعضي از جناحها بدست مي‌آيد» ناظر به گروههاي منحرف فكري و سياسي همچون منافقين و گروه فرقان وساير جناحهاي سياسي منحرف است كه همزمان با حيات علمي و سياسي امام خميني برغم فقر علمي مدعي تفسير قرآن شده و لغزش‌هاي فاحشي را مرتكب شدند. 2. عبارتهايي همچون: «اين‌ها خواسته‌ان مقاصدي (را) كه خودشان دارند به قرآن و به سنت نسبت بدهند»؛ تحت تأثير مكتبهاي انحرافي آيات قرآن كريم و متون احاديث را به ميل خود تفسير كرده و با آن تطبيق مي‌نمايند» نشان از پديده تحميل رأي در رويكرد آنان به قرآن دارد. زيرا در تحميل رأي دو پديده وجود دارد: الف. شخص پيش از ورود به تفسير قرآن، و تحت تأثير انديشه و تفكراتي ديدگاهي خاص را اتخاذ كرده است. ب. او پس از مراجعه به قرآن مي‌كوشد كه آن تفكرات پيشيني را بر قرآن تحميل كند. اين پديده طبق گفتار حضرت امام (ره) در منش تفسيري دسته‌هاي منحرف سياسي پيشگفته تحقق داشته است. برگرفته از مقاله «ماهیت و مولفه های تفسیر به رأی از نگاه امام خمینی» اثر استاد علی نصیری 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir