فرمودی (پس بدون دو شرط اراده خدا و اراده امام نمیشود علمی از جانب خدا به امامی ارسال شود حال اگر خدا اراده کند و امام اراده نکند چه میشود).
پاسخ: (اولا) ائمه علیهم السلام در نکاه شیعه افضل از فرشتکان هستند و خدا درباره فرشتگان فرمود (وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُون) [انبیا/ 27) و ائمه نیز با فرمان خدا عمل میکنند و در جایی که اراده خدا نباشد اراده انان نیز تعلق نمی گیرد.
(ثانیا) مقصود از تعلق اراده خدا به علم ائمه به غیب در مرحله اذن عام تعلق علم به انان به عنوان اولیای الهی است، اراده عام کرد که پیامبر و یا امام علم به غیب داشته باشد یعنی مصلحت و اذن او تعلق گرفت که آن ولی خدا هرگاه صلاح بداند به آن چیز علم پیدا کند، اما در مقام اجرا در هر موردی پیامبر یا امام اراده کرد چیزی را بداند از آن اذن الهی استفاده کرده و دانستن ان را اراده می کند و در هر موردی مصلحت نداند دانستن آن را اراده نمی کند.
نه اینکه خدا نیز مانند امام در هر موردی اراده خاص داشت باشد تا توهم تخالف دو اراده مطرح بشود.
مثال: خدا در قران توفی جانداران را را به خود اختصاص داد و فرمود (اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُس) (زمر: 42). و با این حال فرشتکان را نیز مامور توفی قرار داد و فرمود (قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْت) (سجده/ 11) و (يَتَوَفَّى الَّذينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ) [انفال/ 50].
اینجا توهم نمی شود که ممکن است در موردی خدا توفی را اراده کند و فرشته ان را اراده نکند، چون اراده خدا بر متوفی بودن فرشته یعنی اذن عام دادن به فرشته برای توفی و اما فرشته در مقام اجرا از آن اذن عام استفاده میکند و یکی را شایسته توفی میداند توفی میکند و دیگری را شایسته توفی نمیداند توفی نمیکند و در هر صورت با اراده خدا مخالفتی نمیکند.
فرمودی (آیه ۳۶ سوره جن : عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا چه باید کرد این آیه نه قیدی و استثنایی به فرد و یا میزان و نوع غیب اشاره کرده است).
پاسخ: بزرگوار، بعضی از ایات قران با بعضی دیگر تفسیر میشود و تفسیر گاهی به صورت استثنا است و چند سطر پیش پاسخ تقدیم شد از اینکه در آیه بعدی استثنا کرد (إلا من ارتضی). لطفا صدر این نوشته را مطالعه بفرمایید.