درود بر شما استاد ارجمند.
بله درست می فرمایید.
چند نکته:
💢 ساحت علم، ساحت تخصص هاست. اگر هر حوزه ای را به دست متخصص آن حوزه دهند، (البته اگر برچسب نخورد.) می تواند نویدبخش آینده روشنی بود.
💢 اقتصاد هم از این حال بیرون نیست ولی برخی منافع خود را در این می بینند، افرادی باید سکاندار اقتصاد شوند که هم سو و هم اندیش آنان باشد. در صورتی که این مدیریت نیست، مدیریت درست آن است که؛ «بتوان از همه تخصص ها با همه سلایق بهره برد و حتی متخصصین مخالف سلیقه خود را در این زمینه همراه نمود و آنان را هم مدیریت نمود.» در صورتی که اینگونه نیست.
💢 برخی از حوزه ها به دلیل شرایط اقتضایی که دارند، نیاز به ثبات مدیریتی دارند، آموزش و پرورش، وزارت عتف و دانشگاه ها، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت بازرگانی (پیشین) و ... که بتوان در چندین سال به اهداف عالیه رسید، نه اینکه از وزیر، مدیر، رییس برنامه خواسته شود، برنامه زیبایی بنویسد ولی برای اجرای آن راه دیگری برود.
در این زمینه دو پیشنهاد: ارگان ها، سازمان ها و بخش های نظارتی و ارزیابی عملکرد باید هر آن نحوه و میزان اجرای برنامه ها را پایش نموده و نقاط قوت تقویت و نقاط ضعف اصلاح شود.
از آمارسازی غیرواقعی در همه حوزه ها جلوگیری شود.
نمونه: گویا وزیر آموزش و پرورش کنونی هنوز وزارتش به 6 ماه نرسیده در برنامه استیضاح قرار دارد. یکی از بندهای مورد اشاره شکاف بین اهداف ارائه شده وزیر روز رأی گیری با برنامه های اجرایی ایشان است.
بنابراین باید پرسید:
زمانی که فردی مسئول بخشی می شود که مستقیم برای مردم و بویژه برای نسل آینده باید کار کند، چرا به راحتی هر کسی معرفی و حمایت می شود؟ اگر برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت وی همسو با سیاست های کلی کشور نیست و صرفا با رییس کابینه همسو است، چرا رای اعتماد گرفته است؟
به صورت قاعده در هر کشوری و با هر گونه حاکمیتی یک راه کلی و یک ساختار کلی برای مدیریت وجود دارد که باید بر پایه آن مدیریت درون بخشی و پیوندهای برون بخشی پیش برود، نمی شود سلیقه ای جراحی صورت داد که با آن جراحی، حوزه مورد نظر از زیر تیغ جراحی نیاید. جراح بزرگ و مدیر اگر جراحی نمی داند و تنها مدعی جراحی است، باید به فرمایش حضرتعالی از متخصصین بهره ببرد، اگر متخصص نیست، باید پرورش داد.