از پل زنی میان جزایر علمی تا حکمرانی در نهادستان چند پاره علم و فناوری کشور ✍ روح اله همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد ۱. نهاد علم ستون فقرات حکمرانی و موتور تمدنی هر جامعه است. کشوری که نهاد علمش پراکنده، با مبانی وارداتی یا فاقد فرماندهی واحد باشد، نمی‌تواند مسیر صحیح در اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ... را طی کند. همان‌طور که امام خمینی رحمه‌الله علیه فرمودند: «اگر دانشگاه‌ها اصلاح شود کشور اصلاح خواهد شد». اما امروز، نهاد علم در ایران نه یک نظام منسجم، بلکه یک «نهادستان علم و فناوری» است؛ مجموعه‌ای جزیره‌ای، پراکنده و با حداقل هماهنگی کلان، که خود منشاء سردرگمی حکمرانی شده است. پیش از پرداختن به ساختار، باید ریشه اصلی مشکل را شناخت: غفلت از مبانی و رسالت علم. در نهاد فعلی، علم اغلب به داده، مقاله و ارتقاء اداری تقلیل یافته و از معنا، فلسفه و رسالت خود تهی شده است. این بحران مبنایی، پژوهش‌های کم‌اثر، تکرار کارهای کم ثمر و تبدیل علم به فعالیتی پرهزینه اما با ارزش واقعی کمتر از حد انتظار را رقم زده است. ۲. تکثر متولیان و نهادستانی ساختاری در ایران، به‌جای یک نظام یکپارچه علم و فناوری، تکثر متولیان دیده می‌شود: وزارت علوم، وزارت بهداشت، دانشگاه آزاد، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، پژوهشگاه‌ها و شوراهای متعدد سیاست‌گذاری. این تنوع نه نشانه بلوغ، بلکه بیانگر کمرنگ شدن انسجام است و در نتیجه این تکثر: هر متولی تعریف متفاوتی از علم دارد؛ اولویت‌ها و مأموریت‌ها پراکنده و گاه متضاد هستند؛ یک فرماندهی فرادستی و متولی اصلی علم و فناوری برای اعمال متمرکز سیاست ها و ایجاد شبکه های در هم تنیده علمی وجود ندارد، بنابراین، علم در کشور نه به‌صورت «نظام»، بلکه در قالب «نهادستان» گسترش یافته است. ۳. پیامدهای علمی، ساختاری و مالی نهادستان علم و فناوری کشور الف. قطع ارتباطات طولی و عرضی علوم دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها که باید حلقه‌های زنجیره علمی باشند، به جزایر منفصل تبدیل شده‌اند. جدایی جغرافیایی و گسست طولی، علوم پایه و علوم پزشکی را از هم جدا کرده است. گسست عرضی، ارتباط میان حوزه‌ها با حکمرانی را قطع کرده و هر شاخه علمی در پوسته‌ای بسته محصور شده است. ب. هزینه‌های سنگین و موازی‌کاری نهادستان، ایجاد دانشگاه (علوم پزشکی، سراسری، فرهنگیان، آزاد و..)، آزمایشگاه و پارک علم و فناوری را به شکل موازی و پراکنده اجرا می‌کند. نتیجه، اتلاف منابع عظیم ملی و عدم کارآمدی مناسب این زیرساخت‌هاست. ج. نبود امکان سیاست‌گذاری متمرکز تکثر نهادها، سیاست‌گذاری کلان و ملی را غیرممکن کرده است. در نبود شبکه حکمرانی متشکل از شبکه نیازها، مسایل و مشکلات، هر متولی اولویت و منابع جداگانه دارد و سیاست‌ها اغلب جزیره‌ای، لحظه‌ای و مبتنی بر تشخیص دستگاهی هستند. د. حاکمیت صورت گرایی و خوداظهاری در غیاب نظام واحد علم و فناوری، ارزیابی و داوری مستقل فعالیت ها و معیار مشترک ارزیابی برای مقایسه عملکرد وجود ندارد. خوداظهاری جایگزین ارزیابی مبتنی بر شواهد شده و گزارش و فرم بر حقیقت و دستاورد غلبه می یابد. ۴. اصل فراموش‌شده: نخست نظام واحد علم و فناوری، سپس سیاست گذاری یکی از خطاهای راهبردی دهه‌های اخیر، تلاش برای فلسفه‌پردازی و سیاست‌گذاری بدون نظام واقعی علم و فناوری است. تا نظام یکپارچه علم و فناوری وجود نداشته باشد، تدوین الگوهای فلسفی، تولید سندهای سیاستی و بازتعریف رسالت دانشگاه بر روی زمین سست بنا می‌شود. لذا نخستین گام، خلق یک نظام واحد، مأموریت‌محور و مسئولانه علم و فناوری است که واجد شرایط زیر باشد: ۱.هماهنگی همه متولیان در یک هندسه واحد و تفکیک مسئولیت‌ها. ۲.تعیین اولویت‌های فعالیت ها توسط حاکمیت و حاکم کردن داوری و ارزیابی مستقل فعالیت ها. ۳.هدایت آموزش و پژوهش به سمت نیازهای واقعی جامعه. فقط پس از تأسیس نظام واقعی علم و فناوری می‌توان رسالت دانشگاه و مبانی فلسفی را در ساختار جاری ساخت و علم را به موتور تمدنی کشور بازگرداند. ۵. عبور از نهادستان و حرکت به سوی نظام علم و فناوری واحد ایران امروز از کمبود نهاد علمی رنج نمی‌برد؛ از فراوانی نهادهای علمی رنج می‌برد. از کمبود پژوهش آسیب ندیده؛ از پراکندگی و بی‌اولویتی پژوهش ها آسیب دیده است. نهادستان علم و فناوری مسئله‌ای صرفاً ساختاری نیست؛ فروپاشی شبکه ارتباطات علم، اتلاف منابع ملی و ناتوان‌کردن حکمرانی از تصمیم‌گیری مبتنی بر نیاز را رقم زده است. راه روشن حل مشکل این است: عبور از نهادستان و حرکت به‌سوی تأسیس نظام واحد، منسجم، مسئولانه و رسالت‌محور علم و فناوری. تا زمانی که نهاد علم از چندپارگی، جزیره‌ای‌سازی، موازی‌کاری و خود اظهاری رها نشود، هر تحول در حکمرانی، اقتصاد و فرهنگ، بر شن‌های روان بنا خواهد شد. https://eitaa.com/mohammadjavadheidari 🇮🇷 کانال حکمرانی مسئولانه در ایتا @hokmrani_masoulaneh