مسأله 1739. «کسی که شغلش سفر است» یا «کثیر السفر» در حدّ مسافت شرعی است، باید نمازش را تمام بخواند و این امر در سه مورد محقّق میشود:
1. کسی که سفر در حدّ مسافت شرعی، شغل اوست مانند راننده، خلبان، کشتیبان.
2. کسی که سفر در حدّ مسافت شرعی، مقدّمۀ شغل اوست مانند معلّم، پزشک، تاجر یا کارگری که بین وطن و محلّ کارش در رفت و آمد است.
3. کسی که برای غیر شغل مثل زیارت، معالجه بیماری، تفریح، زیاد به مسافرت در حدّ مسافت شرعی میرود.
«گروه دوّم و سوّم» - اگر عنوان «کثیر السفر» عرفاً بر آنان صدق کند - باید نمازهایشان را در سفر، کامل بخوانند؛
امّا در «گروه اوّل»، لازم نیست به او کثیر السفر بگویند؛ بلکه اگر در عرف «کسی که شغلش سفر است» به او گفته میشود، یعنی کسی که کار او سفر کردن در حدّ مسافت شرعی باشد، مثل رانندهای که شغلش حمل مسافر یا کالا و بار است - هرچند این کار شغل موقّت او باشد - با صدق عرفی این عنوان، نمازش تمام است.
مسأله 1740. فردی که شغلش سفر است مثل راننده، برای تمام بودن نمازش دو امر شرط است:
1. قصد ادامه این شغل را برای مدّت قابل توجّه داشته باشد به گونهای که عنوان «کسی که شغلش سفر است» در مورد او به کار رود؛ مثل رانندهای که تصمیم دارد برای مدّت قابل توجّهی در حدّ مسافت شرعی رانندگی کند، به گونهای که عرف او را راننده حدّ مسافت شرعی به حساب میآورد.
2. فاصله بین سفرهای شغلیاش زیادتر از مقدار معمول نباشد، به حدّی که به صدق عنوان شغلی ضرر وارد نماید و این فاصله با توجّه به انواع سفر متفاوت است.
بنابراین، رانندهای که مثلاً تنها شبهای جمعه مسافر از نجف به کربلا میبرد یا فقط شبهای جمعه مسافر از تهران به قم میبرد و بقیّۀ هفته در وطن است، راننده حدّ مسافت شرعی بر او صدق نمیکند، پس نمازش در این سفرها شکسته است؛
امّا رانندهای که در هر ماه از مشهد به کربلا یا سوریه یک بار به مدّت پانزده روز مسافر میبرد، صدق میکند که کارش رانندگی در حدّ مسافت شرعی است و نمازش کامل میباشد.
مسأله 1741. در صدق عنوان کثیر السّفر در مورد کسی که مقدّمۀ شغلش، مسافرت است یا برای غیر شغلش زیاد سفر میرود (مورد 2 و 3 در مسألۀ «1739»)، سه امر معتبر است و با وجود این سه شرط نماز فرد تمام است:
1. قصد ادامۀ این کار را برای مدّت قابل توجّهی داشته باشد؛ مثل مدّت شش ماه از یک سال یا اینکه در زمان دو سال یا بیشتر، هر سال مدّت سه ماه؛[1]
2. حدّاقل ده روز در هر ماه، در حال سفر باشد (هر چند این ده روز در ضمن دو یا سه سفر باشد) یا ده بار در هر ماه (در ده روز مختلف) سفر برود (هر چند زمان سفرهای او به حدّ مسافت شرعی، چند ساعت باشد)؛
امّا اگر عدد سفرها یا روزهای مسافرت او 8 یا 9 باشد، بنابر احتیاط واجب در همۀ سفرها نمازش را هم شکسته و هم تمام بخواند و اگر عدد سفرها یا روزهای مسافرت او در ماه (7) یا کمتر باشد، نمازش شکسته است.
3. کثرت سفر (زیاد سفر کردن) به فعلیّت برسد و قبل از آن بنابر احتیاط واجب نمازش را هم تمام و هم شکسته بخواند.
بنابراین، کسی که مقدّمۀ کارش سفر است (مثل معلّمی که برای تدریس به حدّ مسافت شرعی میرود) یا فردی که برای غیر شغل مسافرت میرود (مثل فردی که نذر زیارت دارد و برای ادای نذر، مسافرت مینماید) و قصد دارد سه بار یا سه روز در هفته در مسافرت باشد و این کار را برای مدّت شش ماه از یک سال یا برای مدّت دو سال یا بیشتر، سالی سه ماه ادامه دهد، چنین فردی دو هفتۀ اوّل، بنابر احتیاط واجب، نمازش را هم شکسته و هم تمام بخواند و بعد از آن نمازش تمام است.[2]
مسأله 1742. اگر فردی قصد دارد بین وطن و محلّ کارش که در حدّ مسافت شرعی است تنها برای مدّت سه ماه، مثلاً روز در میان رفت و آمد کند و بعد از سپری شدن مدّت مذکور تصمیم بگیرد سه ماه دیگر به همان کیفیت رفت و آمد نماید که به ضمیمۀ مدّت قبل کافی در تحقّق مقدار لازم در صدق کثرت سفر است، از آن پس احکام کثیر السّفر در مورد وی جاری میشود و نمازش تمام است.
مسأله 1743. کسی که شغلش مسافرت است (گروه اوّل)، شرط نیست که سه بار مسافرت کند تا نمازش تمام باشد و همین که عنوان رانندۀ حدّ مسافت شرعی و مانند آن بر او منطبق شود، هرچند در اوّلین سفر باشد، نمازش تمام است؛
امّا کسی که مقدّمۀ شغلش، سفر است یا کثیر السفر در غیر شغل است (گروه دوّم و سوّم)، همچنان که گذشت، وقتی نمازش تمام است که کثرت سفر او به فعلیّت برسد و قبل از آن، بنابر احتیاط واجب بین نماز شکسته و تمام جمع نماید.
عطایی:
رساله جامع امسایل ایت الله سیستانی جلد 1
@mohammadjavadheidari