قسمت اول از شرح مسئله خلافت و نبوت و ولایت در عرفان از اثر نفیس و عالی پیر میخانه حضرت سید روح الله
از کتاب مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه
خلافت و ولایت و نبوت در عرفان امام خمینی رحمه الله.....عناوین سه گانه خلافت و ولایت و نبوت از هم جدایی ندارند و دارای مصداق واحد هستند . ...خلافت به معنای جانشینی است و جانشینی گاهی زمانی است یعنی شخصی در ظرف زمانی جانشین شخصی در زمان قبلی می شود حاکمی پس از مرگحاکمی جانشین او می شود و گاهی جانشینی رتبی است و نه زمانی در عرفان خلافت نوعا به معنای دوم است و خلافت خلفای حق در این قسم از خلافت معنا دارد ....نبوت نیز دو قسم است نبوت انبائی که در این نوع از نبوت نبی از ذات و اسما و افعال پروردگار خبر می دهد و این قسم نبوت را اولیای محمدیین واجد هستند و نبوت تشریعی که اولا مخصوص عالم انسانی است و ثانیا منحصر در عده ای است اما ولایت ولایت هم دو قسم است تکوینی و تشریعی و در عرفان ولایت تکوینی مطرح است که به معنای نیابت از حق در تربیت و تصرف و مدیریت در کل هستی است هم نبوت و هم خلافت و هم ولایت قلمروشون عالم اسما و اعیان ثابته و افعال است اما ذات غیب الغیوب یعنی آن حقیقتی که مسمی به اسم هو است آن حقیقت غیبی هیچگاه و برای هیچکس ظهور ندارد ظهور ندارد چون تعین ندارد ظهور فرع بر تعین است وقتی ظهور نداشت متعلق ادراک هم نیست چون ادراک یعنی ارتباط مدرک به کسر رائ ....ادراک کننده...و با مدرک به فتح رائ....ادراک شونده.......پس ادراک یعنی ارتباط و وحدت ادراک کننده با ادراک شونده ذات غیبی پروردگار که هیچگاه تعین و ظهور نمی یاید و الی الابد در ذات خود مخفی است متعلق ادراک هیچ ادراک کننده نیست حتی جنابان نبی رحمت و وصی رحمت از همین جا یه نکته مهم روشن می شود و آن این که تمام احکام و محمولات که بر ذات حق حمل می شود ذات غیبی حق موضوع احکام نیست و سنخیت در فلسفه و عینیت در عرفان هم بشرح ایضا یعنی ذات غیبی حق با هیج مخلوقی سنخیت و عینیت ندارد و بلکه به نص کلام امام خمینی نسبت میان ذات غیبی با ماسوای او تباین است
قسمت دوم از شرح مسئله خلافت نبوت و ولایت در عرفان از اثر نفیس و عالی از پیر میخانه حضرت سید روح الله رحمه الله
قسمت اول از شرح و تفسیر مسئله خلافت و نبوت و ولایت اثر نفیس و عالی از پیر میخانه امام خمینی موسوم به ...مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه.......خلاصه قسمت اول ....ذات غیبی که در قرآن و آثار عرفان و عرفا از آن به اسم شریف ...هو...تعبیر می کنند با جمیع خلق تباین کلی دارد و چون تعین و ظهور ندارد ادراک و شهود آن پریروی مستور در ذات خویش ممکن نیست به همین دلیل آن ذات مخفی را خلیفه و نبی و ولیی هست که جانشین او در همه عوالم از عالم اسمائ و صفات و عالم اعیان ثابته گرفته تا عالم جبروت و ملکوت و ناسوت است ....در این قسمت راز تباین میان ذات غیبی با موجودات را کمی توضیح می دهیم چرا مرحوم امام و عرفا قائل به تباین میان ذات غیبی با موجودات هستند ؟...راز این امر چیست ؟.....می دانیم در حکمت مشائ و اشراق حق متعال با خلق تباین دارد و نیز می دانیم در حکمت متعالیه نسبت میان حق با خلق و نسبت میان خلق البته نه همه خلق با همدیگر بلکه میان علل با معالیل شان نسبت تشکیک برقرار است مثل نسبت میان نور قوی با نور ضعیف یا نسبت میان حرکت با سرعت بالا و حرکت با سرعت پایین یعنی میان تندی و کندی در حرکت تشکیک را انواعی است.....تشکیک عامی ...خاصی.....خاص الخاص .....عرفا و امام خمینی بر خلاف حکما عموم حکما و متکلمین نظر دیگری دارند آنان معتقدند باید قائل به تفصیل شد اگر نسبت میان ذات غیبی با موجودات مورد سوال باشد نسبت شان تباین کلی است هیج جامع اشتراکی و هیچ تناسب و تناسخی با هم ندارند اما اگر نسبت موجودات با یکدیگر را بسنجیم اشتراک و سنخیت بینشان برقرار است چه نوع اشتراک و سنخیتی ؟....اشتراک و سنخیت در نمود اما راز تباین میان ذات غیبی با موجودات این است که ذات غیبی وجود است و ماسوای او نمود است میان وجود و نمود هیچ اشتراک و سنخیتی نیست بلکه تباین است چون وجود غیر نمود و نمود هم غیر وجود است ذات غیبی وجود است و هیچگاه نمود و ظهور ندارد ماسوای او نمودهایی هستند که هیچگاه لباس وجود بر تن نمی کنند ...تا نوبت بعد یا علی مدد