🔹 ۳. برخورداری از منشی کریمانه نصر بن مزاحم می‏نویسد: «فلما غلب على علي الماء فطرد عنه أهل الشام بعث إلى معاوية: إنا لا نكافيك بصنعك ، هم إلى الماء فنحن وأنتم فيه سواءِ؛ هنگامی که علی (ع) بر آب مسلط شد و شامیان را از دور آن راند، کسی را با این پیام نزد معاویه فرستاد: ما با روش تو با تو به مقابله برنمی‏خیزیم. ما و شما به یکسان از آ بهره خواهیم داشت.» وقعة صفین، ص ۱۹۳. رفتار اهانت آمیز خوارج تا آن جا پیش رفت که یکی از آنان پس از شنیدن رهنمون امام درباره شیوه برخورد با هیجان شهوت در پی دیدن زنانِ زیبارو، چنین گفت: «قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِراً مَا أَفْقَهَهُ؛ خدا اين كافر را بكشد چه نيك مى‏فهمد.» در این هنگام یاران امام از جا برخاستند تا او را به قتل برسانند، اما امام فرمود: «رُوَیداً إِنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ؛ آرام گيريد. دشنام را پاداش دشنام است يا بخشيدن گناه.»‏ به‏رغم همه رفتارهای ناصواب و آزار دهنده خوارج، تا زمانی که آنان دست به سلاح نبرده و خون مسلمانی را نریختند، حضرت امیر (ع) با آنان از در جنگ درنیامد؛ چنان که در جایی دیگر، امام پس از شنیدن شعار خوارج «لا حکم الا لله»، چنین فرمود: «تا وقتى با ما هستید از سه حق برخوردارید: نخست آن که از ورود شما به مساجد جلوگیرى نمى‏کنیم و دوم آن که حقوق‏تان را از بیت المال قطع نمى‏کنیم و سوم آن که تا آغاز به جنگ نکنید با شما نبرد نخواهیم کرد.» امام در گفتاری خوارج را مورد خطاب قرار داده و آنان را به خاطر گمراه انگاشتن همه مسلمانان و مباح دانستن ریختن خون آنان مورد نکوهش قرار داده است. اوج انصاف و داوری مهربانانه حضرت امیر (ع) درباره خوارج، در گفتار ذیل بازتاب یافته است: لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِی فَلَیسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ‏؛ پس از من خوارج را مكشيد. زيرا كسى كه خواستار حق بوده و به طلب آن برخاسته و به خطا رفته، همانند كسى نيست كه به طلب باطل برخيزد و به آن دست يابد.» 🔹 ۴. عدالت مداری در همه رفتارها و رویه ها شاهد مدّعا ماجراى مرافعه امام (ع) نزد قاضى خود شُریح است. امام مدعى مالكیت سپر خود بود كه اینك در دست مسیحى ذمى قرار داشت. آنان هنگامى كه وارد محكمه شدند، شریح امام را با عنوان امیرالمؤمنین مخاطب ساخت. امام قاضى خود را به‏خاطر خطاب محترمانه به خود مورد عتاب قرار داده و آن را نوعى تبعیض دانست و وقتى با تقاضاى قاضى، شاهدى بر مدعا اقامه نكرد و حكم بر مالكیت آن مسیحى نسبت به سپر داده شد، این قضاوت را ستود و ابداً از اینكه دستگاه قضایى به نفع خلیفه مسلمانان قضاوت نكرد، رنجیده خاطر نشد. هم چنین وقتى امام مطلع شد كه نجاشى؛ یعنی شاعر ایشان در ماه رمضان شراب خورده است، صد تازیانه به او زد و وقتى نجاشى اعتراض كرد كه حد شراب‏خوارى هشتاد تازیانه است نه صد تازیانه، به او پاسخ داد: «لجرأتك على ربك و افطارك فى شهر رمضان؛ به‏خاطر آن‏كه به پروردگارت جرأت یافته و در ماه رمضان افطار كرده‏اى.» این امر بر نجاشى كه بارها در جنگ‏ها، سپاهیان امام را علیه دشمنان شوریده گران آمد و نزد معاویه رفت. سوده به نمایندگى از قوم هَمْدان پس از شهادت امام نزد معاویه رفت و با لحنى جسورانه و همراه با شهامت از او خواست تا كارگزار خود؛ بسر بن ارطاة را عزل كند. معاویه از این درشت‏گویى او آشفت و او را تهدید به مرگ کرد. سوده با خواندن این بیت از عدالت على(ع) یاد کرد: صلّى الاله على جسم تضمنه قبر فأصبح فیه العدل مدفوناً آنگاه ماجراى شكایت خود از كارگزار امام نزد آن حضرت را نقل کرد و گفت: وقتى خبر ستم كارگزارش را به او دادم، امام گریست و فرمود: خدایا تو شاهد باش كه من آنان را به ظلم به خلق تو و ترك حقّت فرمان ندادم. سپس قطعه پوستى از جیب در آورد و با استناد به آیه شریفه: «فَأَوْفُوا الْكَیلَ وَالْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا؛ بنا بر اين، حق پيمانه و وزن را ادا كنيد! و از اموال مردم چيزى نكاهيد! و در روى زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد.» فرمان عزل آن كارگزار را صادر كرد. برگرفته و تلخیص از کتاب تفسیر موضوعی نهج البلاغه اثر استاد علی نصیری سخنرانی‌ها، نوشته ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده. عضو هیئت علمی دانشگاه ارتباط با ادمین: @Heidarimohammadjavad آیدی کانال: @MohammadJavadHeidari