ام البنین و ادب......ادب از یک حیث سه قسم است......۱....ادب مع الله یعنی ادب ورزیدن با پروردگار دعاهای ائمه یک بعدش درس ادب ورزیدن با خداست مثلا در مناجات جناب امیر المومنین در مسجد کوفه چنین می خوانیم. مولای مولای مولای انت الرب و انا المربوب هل یرحم المربوب الا الرب انت المالک انا المملوک هل یرحم المملوک الا المالک انت الخالق انا المخلوق هل یرحم المخلوق الا الخالق..........یا امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه به خدا عرض می کند وقتی اعمالم و می بینم ناامید می شود ولی وقتی کرم تو را می بینم امیدوار می شود ....تو مگو ما را بدان شه بار نیست.......با کریمان کارها دشوار نیست......یا در دعای کمیل می خوانیم. یا سریع الرضا اغفر لمن لایملک الا الدعائ .....۲.....ادب مع الرسول یعنی ادب ورزیدن با پیامبر در سوره آل عمران آیه ۳۰ می فرماید. قل ان کنتم تحبون الله فالتبعونی ......ای پیامبر.....به مردم بگو پروردگار می فرماید. اگر مرا دوست دارید پس از پیامبر اطاعت کنید ....فالتبعونی یعنی از من پیامبر تبعیت کنید آیه دوم از سوره حجرات می گوید صدای شما از صدای پیامبر بلندتر. نباشد و در محضر پیامبر هم که با هم حرف می زنید صداتون بلند نکنید ......۳....ادب مع الامام یعنی ادب ورزیدن با امام علت سقوط ابلیس بی ادبی ش و علت صعود حضرت آدم ادب ورزی ش با خدا بود زیرا وقتی که ابلیس امر خدا را مبنی بر سجده بر حضرت آدم امتثال نکرد به خدا عرض کرد چون تو مرا گمراه کردی من بندگان تو را گمراه می کنم ابلیس هم دروغ گفت و هم بی ادبی کرد این بود که سقوط کرد ولی حضرت آدم بعد از آن لغزش به خدا گفت البته آدم و حوا با هم. به خدا می گفتند پروردگار ما به خودمون ستم کردیم تو اگر ما را نیامرزی ما دچار. خسارت ابدی می شویم. ...و نیز حضرت حر ادب ورزی ش با امام حسین بود که از چاه ذلت به عرش عزت رسید اولا در برابر حضرت فاطمه ادب ورزید ثانیا در عین حال که هنوز به امام ملحق نشده بود و هنوز فرمانده سپاه کفر بود با امام نماز بجا آورد و مستقلا امام جماعت برای سپاه خود نشد ......ام البنین هم در برابر مولا ادب ورزید و هم در برابر امام حسین ادب ورزید ام البنین از طایفه شجاعان بلکه از شجاع ترین طایفه عرب بود در سفر امام به عراق ام البنین حتی یک پسر از ۴ پسرش را نزد خود نگه نداشت اگر هم یکی را نگه می داشت خلاف عقل و شرع نبود امام حسین هم راضی بود ولی ادبش چنین اجازه نداد خود را کنیز بچه های علی علیه السلام می دانست بعد از شنیدن خبر شهادت هر ۴ پسرش فرمود همه پسران من و همه خلایق فدای حسین این از ادب فوق العاده این مادر است ....ادب جناب عباس......این ذات مقدسه صد در صد تسلیم و مطیع امام حسین بود نه فقط در کربلا بلکه در همه عمر ۳۴ ساله اش عباس سقایی کن چشم عباس علمداری کن چشم عباس برو از دشمن مهلت بگیر چشم عباس نرو میدان چشم عباس برو آب بیار چشم .....احسان و ایثار ....احسان یعنی ما بخشی اموال مون و به نیازمندان میدیم خودمون هم دا ریم در مضیقه نیستیم این انفاق و احسان است. ولی. ایثار آن جایی است که ما شدیدا به مالی که داریم نیاز داریم در عین حال مال را به دیگران می بخشیم این ایثار است. مثل ایثار کردن. مولا و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین و فضه قرص نان شون را به فقیر و مسکین و اسیر و خود با آب خالی افطار کردند جناب ام البنین لااقل به یک پسر از ۴ پسر نیاز داشت که در مدینه با او باشد چون این مادر هیج فرزند دیگری غیر از این ۴ پسر نداشت همه را فدای حسین کرد. این ایثار است