#غزل
تا از آن چشمه گل جوش لبی تر دارم
از می لعل لب مست تو ساغر دارم
باغ نور است رواق آینه چشمانت
لحظه ای از تو محال است نظر بردارم
هر شب از شوق خیال تو در آغوش غزل
از گل اشک، خط آیه به دفتر دارم
قفسی ساخته غم از شب تنهائی من
در رگ آینه صد بغض کبوتر دارم
رفتی و رفته به همراه تو جان از تن و نیست
نیمه جانی که به سویت قدمی بر دارم
گر چه گفتند که کفر است همه ایمانم
من به پیغمبری چشم تو باور دارم
#محمد_رضا_کاکایی
#عاشقانه
@mohammadrezakakaei