﷽
رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ عَلَیْهِ السلام قَالَ:
«خَيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ أَعَانَكَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَدَّكَ عَنْ مَعَاصِيهِ وَ أَمَرَكَ بِرِضَاهُ»
ترجمه: بهترین برادران تو کسانی هستند که هنگامی که می خواهی عمل نیک و امر و اطاعت الهی را به جا بیاوری، تو را کمک و یاری می رسانند و هنگامی که می خواهی نافرمانی الهی انجام داده مرتکب گناه شوی، مانع تو شوند و تو را به خشنودی و رضای خداوند توصیه و امر کنند.
شرح: روایت از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه منقول است که حضرت فرمودند: بهترین برادران تو، اینجا مراد از برادر، برادر نسبی نیست . «المؤمنونَ اِخوَه» یعنی بهترین افرادی که با تو معاشرند و تو با آن ها در تماسی و معاشری، می دانی کیه؟ سه تا خصوصیّت درش هست، یعنی باید باشد.
یک: و او این که وقتی می بیند، تو می خواهی یک عملی انجام بدهی که اعمال اطاعتی است، حالا هر عملی، گوش کنید! از کارهایی است که فرض کن، واجبات است، مستحبّات است به تعبیر ما، که ما یک کلمه می گویند: طاعت خدا است، می خواهد اطاعت خدا بکند، می بیند می خواهد این کار را بکند. اینجا دقّت کنید! همین جور جمله ها را جدا جدا می گویم، و او این است که از دستش کاری بر می آید که یک جوری بشود که، تو این کار را انجام بدهی، تو را کمکت بکند. تو می خواهی کار خوب انجام بدهی، اطاعت خدا بکنی، عمل واجب یا مستحبّی انجام بدهی، ببیند، تو را کمکت بکند. توجّه کنید! «خَيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ أَعَانَكَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ»؛ این مربوط به جنبه های خارجی به قول ما، می بیند من می خواهم بکنم این کار را، وارد عمل شدم یا می خواهم بکنم ، من را کمکم بکند که من این اطاعت را چیه؟! واجب را انجام بدهم، مستحب را انجام بدهم. اوّل.
دو: وقتی می بیند من می خواهم نعوذبالله، معصیتی انجام بدهم، وارد شدم توی این وادی؛ چون در مقابل طاعت چیه؟ معصیت است. این ها هم اش عمل، اعمال خارجی است، چه کار کند؟ مانع بشود. «وَ صَدَّكَ عَنْ مَعَاصِيهِ» فهمیدی؟ مانع تراشی بکند، جلویت را بگیرد. رسیدید شما به عرض من؟ بد نیست، کار بسیار خوبی است. فهمیدی؟! مانع بشود از این که...نگذارد من، دستم آلوده به معصیت بشود. می بیند شرایط معصیت برای من فراهم شده، من هم وارد کار دارم می شوم، این هم دوّمی. این مربوط به اعمال خارجی بود؛ چون انسان در بین این دو تاست در ربط با خدا، یا کارش، کار خوب است یا کارش، کار زشت است. درست است یا نه؟ کار خوب می کنم، کمکم بکند. می خواهم بروم سمت بد، کار بد بکنم، جلویم را بگیرید. خیلی ساده اش کردم.
سه: نه! «وَ أَمَرَكَ بِرِضَاهُ»؛ نه کاری نمی کنم، درست است؟ مشغول کاری نیستم نه طاعت، نه معصیت. نه! اینجا بیاید به من امر بکند به این که کار خوب بکن. این ها را نگاه کنید چقدر ظریف علی(ع)، جداسازی کرده است، «وَ أَمَرَكَ بِرِضَاهُ»؛ یعنی «بِرضاالله» اگر می بیند به این که، نه معصیتی می کند، نه طاعتی بیاید امر بکند، بیا! این کار مورد رضای خداست، این کار را تو انجام بده. می فهمید چه می خواهم بگویم؟ پس بنابراین، اگر انسان از دیدگاه به تعبیر من، معرفتی، اسلامی ایمانی بخواهد بررسی کند معاشرین خودش را، بهترینشان کسی است که این سه تا چیز توش باشد: کار خوب می کنم، بیاید کمکم بکند. می فهمی؟ کارم را. کار نعوذبالله، بد می خواهم بکنم، وارد شدم؛ مانع بشود نگذارد. نمی گذاردم، فهمیدی؟ چوب لای چرخت بگذارد. سه: بی کار نشستم، امرم کند فلانی! بله، این کار مورد رضای خداست، برو این کار را انجام هان! بده.
مجموعه ورّام جلد 2 صفحه 123
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)...خَيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ أَعَانَكَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَدَّكَ عَنْ مَعَاصِيهِ وَ أَمَرَكَ بِرِضَاهُ ...
〰〰〰〰〰
شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir