﷽
رُوِيَ عَنِ الْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ:«لَمّا دَعَی نُوحٌ عَلَیهِ السَّلامُ رَبَّهُ عَزَّوَ جَلَّ عَلی قَومِهِ أَتَاهُ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَقَالَ يَا نُوحُ ... اذْكُرْنِي فِي ثَلَاثِ مَوَاطِنَ فَإِنِّي أَقْرَبُ مَا أَكُونُ إِلَى الْعَبْدِ إِذَا كَانَ فِي إِحْدَاهُنَّ اذْكُرْنِي إِذَا غَضِبْتَ وَ اذْكُرْنِي إِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ وَ اذْكُرْنِي إِذَا كُنْتَ مَعَ امْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا أَحَدٌ»
ترجمه: آن گاه که حضرت نوح (ع) پروردگار عزّو جلّ را خواند و قوم خود را نفرین کرد، ابلیس نزد او آمد و گفت: ای نوح! مرا در سه مکان یاد کن و آگاه باش که من در این سه موقعیّت نزدیک ترین فرد به هر شخص هستم. آن هنگام که خشمگین می شوی؛ آن هنگام که می خواهی میان دو نفر حکم و قضاوت کنی و آن هنگام نزد زن نامحرمی هستی و هیچ کس نزد شما نیست.
شرح: روایت از امام باقر صلوات الله علیه منقول است، حضرت فرمودند: آن گاه که حضرت نوح (ع)، پروردگارش را خواند و تقاضا کرد بر علیه قومش، نفرین کرد. اینجاست دیگر، که در آیه دارد، گفت: دیاری را باقی نگذار، این قدر اذیتّش کردند؛ که هر کاری می کنم اینها، خلاصه آدم بشو نیستند. «لَمَّا دَعَا نُوحٌ (ع) رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى قَوْمِهِ أَتَاهُ إِبْلِيسُ»؛ وقتی که این، خدا را خواند، پروردگارش را بر علیه آن ها که عذابت را نازل کن، کسی را باقی نگذار. ابلیس آمد پیشش، « أَتَاهُ إِبْلِيسُ فَقَالَ يَا نُوحُ»؛ به اش گفت: ای نوح! «اذْكُرْنِي فِي ثَلَاثِ مَوَاطِنَ »؛ من را سه جا یاد آور بشو. سه جا حالا اشاره به چیاست(؟)عرض می کنم:
«اذْكُرْنِي فِي ثَلَاثِ مَوَاطِنَ فَإِنِّي أَقْرَبُ مَا أَكُونُ إِلَى الْعَبْدِ إِذَا كَانَ فِي (إِحْدَاهُنَّ)»؛ در این سه موقعیّت، سه تا موقعیّت است، من را یادت نرود،سه تا موقعیّت، من را یادت نرود، به یاد من بیفت. «اذْكُرْنِي فِي ثَلَاثِ مَوَاطِنَ »؛ این سه موقعیّت ها، از آن موقعیّت هایی است که نزدیک ترین به اصطلاح ما، شخصی هستم به بنده، که نزدیک تر از من به او به حسب ظاهر، کسی نیست.خیلی نزدیکم به اش آنجا کجاست آن؟ اوّل: «اذْكُرْنِي إِذَا غَضِبْتَ»؛ آن گاه که خشمگین شدی، من را یادت، هان؟ نرود، به یاد من بیفت. اوّل، سه موقعیت، اولین موقعیّت است.
دو: «وَ اذْكُرْنِي إِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ»؛ آنجایی که داری بین دو نفر، می خواهی قضاوت بکنی، من را یادت نرود. خوب حرف های من را گوش بدهید. سوم: «وَ اذْكُرْنِي إِذَا كُنْتَ مَعَ امْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا أَحَدٌ»؛ آنجایی که تو هستی و یک زن اجنبیۀ نامحرم، و شخص ثالثی نیست. که می گوییم: خلوت با اجنبیه، از نظر اصطلاح فقهی، ما آنجا می گوییم. آنجا من را یادت نرود. یعنی چی؟ یعنی در سه موقعیّت است که من آنجا کارایی قوی دارم، نزدیک ترین کسم به تو و به عبد. یکی آنجایی که خشمگین می شوی، یکی آنجایی که می خواهد قضاوت بین دو نفر بکند، یکی هم آنجایی که با یک اجنبیه خلوت می کند. این سه تا موقعیت. حالا، چرا به حضرت نوح آمد آن موقع، این را گفت؟ جهت اش که دو تایش آنجا بود، اوّلی و دوّمی. این را بگویم چطور شد حالا، تا این، نفرین کرد قومش را، درست است یا نه؟ چون این سر و کلّه اش پیدا شد اینجا؟ چون هم خشمگین شده بود از قوم، هم داشت قضاوت می کرد.
بحارالأنوار،جلد11، صفحه 318
روایت به سورۀ مبارکۀ هود آیات 25 الی 49 اشاره دارد.
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ؟س؟قَالَ: لَمَّا دَعَا نُوحِ (ع) رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى قَوْمِهِ أَتَاهُ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَقَالَ يَا نُوحُ إِنَّ لَكَ عِنْدِي يَداً أُرِيدُ أَنْ أُكَافِئَكَ عَلَيْهَا فَقَالَ نُوحٌ (ع) إِنَّهُ لَيُبْغَضُ إِلَيَّ أَنْ يَكُونَ لَكَ عِنْدِي يَدٌ فَمَا هِيَ قَالَ بَلَى دَعَوْتَ اللَّهَ عَلَى قَوْمِكَ فَأَغْرَقْتَهُمْ فَلَمْ يَبْقَ أَحَدٌ أُغْوِيهِ فَأَنَا مُسْتَرِيحٌ حَتَّى يُنْسَقَ قَرْنٌ آخَرُ وَ أُغْوِيَهُمْ فَقَالَ لَهُ نُوحٌ (ع) مَا الَّذِي تُرِيدُ أَنْ تُكَافِئَنِي بِهِ قَالَ اذْكُرْنِي فِي ثَلَاثِ مَوَاطِنَ فَإِنِّي أَقْرَبُ مَا أَكُونُ إِلَى الْعَبْدِ إِذَا كَانَ فِي إِحْدَاهُنَّ اذْكُرْنِي إِذَا غَضِبْتَ وَ اذْكُرْنِي إِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ وَ اذْكُرْنِي إِذَا كُنْتَ مَعَ امْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا أَحَدٌ.
〰️〰️〰️〰️〰️
شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir