اما من و تو دور از هم می پوسیم غمم از وحشت پوسیدن نیست غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پُر دلهره است گفته بودند که "از دل برود یار چو از دیده برفت" سالها هست که از دیده ی من رفتی لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز دفتر عمر مرا دست ایام ورق‌ها زده است زیر بار غم عشق قامتم خم شد و پشتم بشکست در خیالم اما همچنان روز نخست تویی آن قامت بالنده هنوز در قمار غم عشق دل من بردی و با دست تهی منم آن عاشق بازنده هنوز آتش عشق، پس از مرگ نگردد خاموش گر که گورم بشکافند عیان می بینند زیر خاکستر جسمم باقیست آتشی سرکش و سوزنده هنوز. 👳 @mollanasreddin 👳