ای مه زیبا چرا از برِ ما رفته ای تیرگی شب مرا کشت کجا رفته ای قصه ی مهتاب شد، خاطره ای بهر ما غصه ی هر حلقه شد، اینکه چرا رفته ای اینکه نبودیم ما لایقِ بر صحبتت، بدتر از این نیست که چون غربا رفته ای؟ اینکه نبودیم ما صادقِ در ادعا یا که ز یک جمع بی حجب و حیا رفته ای؟ اینکه به هر ندبه ای دم ز رفاقت زنیم درعمل اما نه آن راه وفا رفته ای؟ اینکه به جای خدا طالب دنیا شدیم؟ گر چه تو از نا خدا سوی خدا رفته ای ما همه از بدترین خلق خدا بوده ایم ای همه خوبی چرا خود به جفا رفته ای؟ ای همه خوبی مگر نیست به بدها دلی از غم تو عسکری چون به فنا رفته ای  پانزدهم مرداد نود و چهار آخرین بازنگری ۱۳اسفند۹۸