🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ ۲ 🔶قسمت پنجاه و دوم 🔶 در این سالهای اخیر ، هر سال توفیق داشتم که در ایام نوروز در فکه حضور داشته ومهمان شهدا باشم . من می روم تا در محضر اساتید بزرگوار خودم درس بگیریم چرا که هر چه داریم از شهداست. نوروز سال ۹۴در فکه حضور پیدا کردم وقتی به کانال رسیدم ، آمد !مثل همان زمان که در کنار هم بودیم . مشغول صحبت با او شدم .بعد وارد کانال شدیم . بسته هایی آماده شده بود که به مهمانان کانال کمیل هدیه می دادند. داخل آن بسته ها ، اسامی و مشخصات یک شهید نوشته شده بود و هر بسته با دیگری فرق داشت . تعداد زیادی از شهدا را اینگونه معرفی شده بودند . می گفتند توجه کنید که امسال کدام شهید شما را دعوت کرده . به من نیز یک بسته دادند. وقتی باز کردم با تعجب دیدم که تصویر ومشخصات هادی در آن ثبت شده !😳 حالم بد شد وهمانجا نشستم آنجا کسی نمی دانست که من خواهر هستم . گفتم ممنونم که در سال نو ،من را به منزلت دعوت کردی . در آن برگه پیامی نیز از# ابراهیم نوشته بودند که: هرکاری می کنید فقط برای رضای خدا باشد. در آن سفر هرجا می رفتم هم همراهم بود ! ما یک شب به اردوگاه میشداغ رفتیم. هماهنگ نکرده بودیم ووما را نمی شناختند . معمولا در چنین شرایطی اجازه اقامت نمی دهند . نا راحت بودم که نکند مشکل ایجاد شود . مسئول اردوگاه پرسید:تعداد نفرات خواهران چند نفر است ؟گفتیم سی نفر . گفتند بیایید داخل ، وارد سالن که شدید اتاق دوم برای شما آماده است . همینکه جلوی اتاق دوم رسیدم ، دیدم نوشته شده : موقعیت شهید گفتم داداش ممنون که اینجا هم مهمون نوازی کردی . دوستان همراه ما پرسیدند :شما از قبل اینجا را هماهنگ کرده بودی ؟ گفتم باور کنید نه ! آن شب خانم های کاروان ما به خواهران خادم شهدای آن اردوگاه خبر دادند خواهر شهید هادی در این کاروان است یکبار دیدم تعداد زیادی جمع شده اند تا برایشان از بگویم . همه او را می شناختند و کتاب را خوانده بودند .... در پایان صحبت گفتم :من سالهاست که در کلاس های اخلاق وآیین زندگی و.... شرکت میکنم اما هیچ کدام آنها نتوانسته به اندازه ای که با رفتارش در ما اثر گذاشت ، تاثیر داشته باشد. نوروز سال ۹۵ نیز ماجراهایی برای ما داشت . بار دیگر در منطقه فکه و بسته ای به من داده شد که یک سند داخل آن بود ! سند عاشقی که برای بیست شهید مختلف تهیه شده بود ، به من باز هم سند عاشقی هادی تعلق گرفت! 🌷ادامه دارد.... 👉 @mtnsr2 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃