لطفا از من در مقابل این زندگی دفاع کن! نگاه نکن چقدر قوی‌‌ و محکم به نظر می‌رسم و به نظر می‌رسد مقصرِ تمام ماجراها من باشم! ولی باور کن من شکننده‌تر و ظریف‌تر از آنی‌ام که بخواهم دلیل حال بدِ کسی باشم... از من در مقابل این زندگی دفاع کن، در مقابل آدم‌هایی که به عزت‌نفس و غرورم زخم می‌زنند و اگر با دست آنان را عقب برانم تا بیش از این زخمی‌ام نکنند، جوری اعتراض می‌کنند که انگار چاقو در دستان من بوده! که کنش‌های خودشان را به یاد نمی‌آورند و از واکنش‌ها و استیصال من حرف می‌زنند. از من در مقابل این زندگی دفاع کن، در مقابل تمام سنگ‌ها و بن‌بست‌هایی که حق من نبود و با آن‌ها دست و پنجه نرم کردم و در مقابل تمام مسیرهای ناهمواری که تنهایی پشت سر گذاشتم و تمام رنج‌های مردانه‌‌ای که با شانه‌های آسیب‌پذیر و کم‌طاقتم، به دوش کشیدم. از من در مقابل این زندگی دفاع کن، شاید من یکی از آخرین بازماندگان نسلی باشم که در هر نقطه‌ای برای ارتقای همه چیز و تا پای جان می‌جنگند و اگر هیچ چیز خوب نبود، شانه خالی نمی‌کنند و به دنبال دلخوشی‌های پیش‌ساخته نمی‌گردند! که می‌مانند و دلخوشی‌های خودشان را رج به رج می‌بافند و همه چیز را به هر سختی و رنجی که شده، درست می‌کنند. که زود شکسته می‌شوند و زود سیاه‌هاشان سپید می‌شود و زود از بین می‌روند... از من در مقابل این زندگی دفاع کن که بسیار خسته‌ام از رنجی که فراتر از توانم بود و با آن مقابله کردم، نیاز دارم بعد از مدت‌ها پشت اقتدار و امنیت کسی پناه بگیرم... @Mahoor_Channel