#ماهور
در جای اشتباه نباش!
در موقعیت اشتباه و کنار آدمهای اشتباه، به مرور احساس بدی نسبت به خودت پیدا میکنی. موقعیت اشتباه باعث میشود که حس کنی مفید و کارآمد و کافی نیستی.
اگر یک پرنده را به دریا بیندازی و بگویی زیر آب برو و شنا کن، امتناع میکند و این نتوانستن، برخاسته از عدم کفایت پرنده نیست! در جای مناسب خودت که نباشی، خودباوریات تحلیل میرود و بعد از مدتی میبینی نه تنها شنا بلد نیستی، پرواز را هم از یاد بردهای...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
عرضه میخواهد در هر شرایطی حال خودت را خوب نگه داری و همچنان به آدمها و به آینه لبخند بزنی. عرضه میخواهد مشکلات و دردها را پله کنی و به جای زمین خوردن، صعود کنی. عرضه میخواهد با کوچکترین جزئیات خوشایند دلخوش شوی و با کمترین ناملایمتیها بههم نریزی.
عرضه میخواهد آرام باشی و تاریکیها را کنار بزنی و خودت نورِ جهان خودت باشی!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
بگذر...
بگذر از هرکس و هرچیز و هر موقعیتی که با تو خوب تا نمیکند! بگذر و رها کن و دور بایست از هر شخصی که به عمد تو را به وادی اندوه میبرد و آزار میدهد. به روزگار پیریات که رسیدی تازه میفهمی ارزشمندترین داراییِ تو؛ وقت و عمر و زمانت بوده و تو نباید اجازه میدادی با هر صحبت و نگاه و معاشرت بیهودهای، خراب شود. ارزشمندترین دارایی تو روح و روان تو بوده که باید از آن در برابر طعنهها و گزندها و آسیبها، محافظت میکردی.
باید مراقب آرامشت باشی، باید قبل از هرچیزی راحتیِ خودت را در نظر بگیری و اگر مویی سپید میکنی و اگر خطی به چهره میاندازی، برای هرکس و هرچیز که هست؛ ارزشش را داشتهباشد...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
از خدا بخواه، از خدا که بخواهی یعنی از خودت میخواهی! از خودت میخواهی که امیدوار باشی، که بجنگی، که دوام بیاوری، که تلاش کنی و خودت را به تمام اتفاقات و چیزهای خوشایندی که هم دوست داری، هم لیاقتشان را داری، برسانی.
از خدا بخواه، کم نخواه، زیاد بخواه. از خدا که بخواهی، مسیر و مقصد و نقشهی راهت مشخص میشود. از خدا که بخواهی، هزار هزار چراغ روشن بالای مسیرت روشن میشود و تو بدون تردید رسیدهای، از همان ثانیهای که نخستین گامت را برداشتهای...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
نیاز داشتم همین حالا کسی به من میگفت: غم به دلت راه نده، خدا کنار توست، نمیبینی؟ نمیبینی اشاره میکند که رها کنی و بسپاری به خودش؟! نمیبینی دارد آرامت میکند؟ مثل بابایی که بچهاش را؟! که هی دلخوشیهای کوچک میگذارد مقابلت و میخندد و به چشمهات زل زده تا ببیند دوباره میخندی؟!
نیاز دارم خدا بغلم کند و بگوید: آرام بگیر بندهی من! من خودم همه چیز را درست میکنم، برو آبی به صورتت بزن و نفسی عمیق بکش و مابقی قصه را بسپار به من و غصهی هیچ چیز را نخور.
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
زندگی دقیقا از همانجایی سخت میشود که روی تک تک جزئیاتِ مراودات و آدمها دقیق میشوی، تمام حرفها و رفتارها را تحلیل میکنی و پشت تمام نگاهها دنبال معنا میگردی. نه اینکه همیشه اشتباه کنی! در جهان عدهی کمی هم هستند که اتفاقا میفهمند، زیاد هم میفهمند و زیاد هم اهمیت میدهند، اما همین اهمیت دادنِ زیاد و همین فهمیدنِ زیاد، فرصت زیستن را از آنان میگیرد و نابودشان میکند.
گاهی آدم به عمق میرود، آنقدر که دیگر نفسی برای بازگشت ندارد. باید محتاط بود و به نیمههای راه نرسیده، بازگشت و روی عمق مسائل و آدمها آنقدرها دقیق نبود.
همان بودن و ماندن روی سطح، کفایت میکند...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
پردهها را کشیدهام، نشستهام وسط آرامشِ خانه و دارم کتاب میخوانم و حالم خوب است. انگار که ساعتها شنا کردهباشی و حالا به ساحل آرام و امنی رسیدهباشی و نفسهای راحتی بکشی؛ آدم نیاز دارد بعد از یک هفتهی شلوغ، خودش را تا کنج دنجی بکشاند و از خودش با کتاب و چای و فیلم و موسیقی، پذیرایی کند.
باید گاهی در میانهی مسیر چادر زد و نشست و خستگی تکاند و لذت برد،
همهاش که مقصد نیست!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
من به نیابت از تمام آدمها، تمام دردها و تمام مشکلات و سختیها از تو عذرخواهی میکنم. از تویی که طاقتت کم بود و اندوهت بسیار، از تویی که شیشه بودی و با سنگها مقابله کردی. از تویی که بارها شکستی و بیآنکه اعتراض کنی، خودت را بند زدی، به سختی روی پا ایستادی و تمام تلاشت را کردی تا جریان داشتهباشی.
جهان نیاز دارد به آدمهایی شبیه به تو، به آنان که در عین تحریکپذیری، مقاوماند. به آنان که فولاد نیستند! همه چیز را میفهمند و احساس میکنند و قابلیت خم شدن و شکستن و خرد شدن دارند، اما تمام تلاششان را به کار میگیرند تا از خودشان یک انسان باکیفیت و قابل اتکا بسازند و تحسینبرانگیز باشند.
من به نیابت از جهان، به تو افتخار میکنم؛ به تو! تویی که یکی از معدود نورهایی هستی که جهان را در نهایت کدورت و بحرانش، روشن نگه داشته...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
به من حق بده دور بایستم.
من هرکجا که زیاد اعتماد کردم، ضربههای سهمگینتری خوردم. هرکجا که به حرفهای قشنگ دل بستم و هر کجا که زیاد روی خوبی آدمها حساب کردم، بدیهای باورناپذیرتری دیدم.
من حق دارم بعد از مسیر سخت و رنجآوری که پشت سر گذاشتهام، محتاط باشم و دیگر به سطح معاشرتها بسنده نکنم و بخواهم عمیقتر هر شرایط و موقعیتی را قبل از ورود، بسنجم و برانداز کنم. من حق دارم بترسم و عقب بایستم و همه چیز را در نظر بگیرم. من حق دارم راحت نپذیرم و راحت باور نکنم و راحت صمیمی نشوم.
باید مثل من عمیقترین زخمها را از عزیزترینهایت خوردهباشی و تاوان صمیمیت و پذیرشت را با خون دل پرداخته باشی تا بفهمی من واقعا با تو مشکلی ندارم! مشکل من با اصول انکارناپذیر معاشرتها و رابطههاست. مشکل من با مرام بیمرام دنیاست که هرکجا که بیشتر خیالت راحت شد، قرار است بیشتر ناراحت شوی و هرکجا که بیشتر مُحبت دیدی، قرار است مِحنت و منت بیشتری هم ببینی...
تو اما خوب باش. تو ثابت کن فرق داری و ثابت کن که نقاط روشنی وسط اینهمه تاریکی هنوز هست و هنوز میشود برای نجات گنجشکها دل را به دریا زد و اعتماد کرد و غرق نشد...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
گاهی حضور یک دوست در جهانت، به مثابهی دستان خداوند است که حرفهات را شنیده و تنهاییات را دیده و حالا به شکل یک رفیق، برایت حمایت و نور فرستاده!
گاهی حضور یک دوست در جهانت، شبیه به معجزهایست که ذره ذره اتفاق میافتد و ذره ذره به آسمان جهانت رنگ میپاشد.
گاهی حضور یک دوست در جهانت، شبیه به آرزوییست که آن را به خدا نگفتهای و برآورده شده!
خدا همیشه به شیوهی خودش مراقب توست و با زمانبندی خودش همه چیز را درست میکند...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
- گفت: چه کنم که حالم خوب باشد و غصهاش را نخورم؟
+ گفتم: باید کمی بیشتر در جهان زیستهباشی و فراز و فرودهای بیشتری را در زندگی پشتسر گذاشته باشی تا بفهمی؛ هر مسئلهای ارزش غصه خوردن ندارد! در زندگی آنقدر مشکلات و دستاندازهای مهمتری هست که نخواهی برای این مسائل پیشپا افتاده غصه بخوری. البته که این اقتضای سن توست و تو حق داری که هنوز درک نکنی از چه چیزی حرف میزنم و غصههای مختص خودت را داشتهباشی، هرقدر از نظر من کوچک و از زاویهی نگاه خودت بزرگ... ولی میگذرد و تو هم یک روزی درک میکنی که دغدغهها و غمهای امروزت، چیزهای چندان مهمی نبودهاند...
- گفت: غمهای تو چه؟!! کسی هم هست که بیشتر از تو در جهان زیستهباشد و بالا و پایینهای بیشتری را پشتسر گذاشتهباشد و به تو که رسید، غمهای تو را کم حساب کند؟!!
+ گفتم: بدون شک! ما آدمها پله پله رشد میکنیم و قطعا هر پلهای، پلهای پایینتر از خودش دارد تا برگردد و به او اطمینانخاطر بدهد که ارتفاعی که تو درآنی در مقایسه با چیزی که من میبینم، زیاد هم ترسناک نیست...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
- برای رسیدن به آرامش در زندگی چه کنیم؟
+ هرجا زورمان نرسید و به قدر کفایت تلاش کردیم و نشد، میگوییم "به درک" ، مسیرمان را کج میکنیم و به زندگیمان ادامه میدهیم.
واقعا اینهمه فکر کردن و اینهمه حرص خوردن و اینهمه دویدن و فراتر از مرز توان، جنگیدن چه فایده دارد وقتی خیالت تخت نیست و آرامش نداری؟ حالا گیریم که به هزار مصیبت و اصرار، رسیدی! تکلیف آنهمه لحظاتی که به اضطراب و اندوه گذشت چیست؟ وقتی میشد آرامتر قدم برداری و دیرتر برسی و تمام طول مسیر، حالت خوب باشد؟ وقتی میشد از تمام مسیر لذت ببری، نه فقط از مقصدی که احتمالا به آن میرسی و همه چیز را به خاطر آن به تعویق انداختهای!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
تو میخواهی بخندی و دیوانه باشی و مهربانی کنی و سخت نگیری و بگذری و اهمیت ندهی و زندگی کنی و برایت مهم نیست دیگران چند بار در ترازوی معاشرتهاشان ملاحظهی احساسات و شعور تو را نمیکنند و فکر میکنند که از نفهمیدن است که سکوت میکنی! تو همه چیز را به روشنیِ روز میفهمی اما ترجیح میدهی گاهی حتی احمق فرض شوی؛ ولی وقتت را بر سر مجادلههای بینتیجه، تلف نکنی!
همچنان میخندی و تمام تلاشت را برای بیخیال بودن به کار میگیری و از خیلی کاستیها و بیانصافیها چشمپوشی میکنی و چشم روی خیلی ناحقیها میبندی و میگذاری به حسابِ تفاوتِ میان آدمها، حتی اگر هیچ ربطی به تفاوتها نداشتهباشد. همه چیز بر میگردد به اینکه تو حوصلهی جنجال نداری و میخواهی در حاشیهی امن و آرامی برای خودت زندگی کنی.
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
حال خوبت را به هیچکس گره نزن
یاد بگیر بدون نیاز به دیگران
شاد باشی
بخندی
و امیدوار باشی
باور کن
این مردم حوصله خودشان را هم ندارند!
تو باید خودت
دلیل اتفاقات خوب زندگیَت باشی!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
پردهها را کشیدهام، نشستهام وسط آرامشِ خانه و دارم کتاب میخوانم و حالم خوب است. انگار که ساعتها شنا کردهباشی و حالا به ساحل آرام و امنی رسیدهباشی و نفسهای راحتی بکشی؛ آدم نیاز دارد بعد از یک هفتهی شلوغ، خودش را تا کنج دنجی بکشاند و از خودش با کتاب و چای و فیلم و موسیقی، پذیرایی کند.
باید گاهی در میانهی مسیر چادر زد و نشست و خستگی تکاند و لذت برد،
همهاش که مقصد نیست!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
یکجایی هم میشکنی و فرصتی برای گریستن نمییابی و اشکهای گرم و رقیقت را در پسِ حفرهی چشمانت به تعویق میاندازی و تا یافتن خلوت مناسبی، با خود حمل میکنی. دائما و با هر تلنگری، ابری آبستن، با احتمال گریستنی اما به هر تقلایی جلوی خودت را میگیری و همچنان بغضت را با دو فنجان لبخند، قورت میدهی و مقتدرانه و با خونسردیِ تمام مقابل مردم میایستی و نمیگذاری حتی تردید کنند در اینکه تو چقدر شکسته، آمادهی فروپاشی و غمگینی!
کارها و معاشرتها و مشغلههای روزمرهات تمام میشود، به خانه برمیگردی و ناگهان میزنی زیر گریه. انگار دریچهی سد عظیمی را از مقابلش برداشتهباشند... به اندازهی تمام سالهایی که ادای قوی بودن در آوردی، اشک میریزی... اشک میریزی و از خدا و جهان و آدمها گلایه میکنی و از خودت...
بیش از هرکسی، شرمندهی غرورت هستی. خودت را مقصر میدانی که باعث شدی در نهایتِ شکوه، بشکند. خودت را مقصر میدانی که خودت را به این روز انداختی...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
تصمیم گرفتهام آرام باشم، دقت نکنم، متوقع نباشم، سخت نگیرم، ببخشم، نرنجم، به دل نگیرم، بگذرم، از یادببرم. تصمیم گرفتهام قضاوت نکنم، لبخند بزنم، مهربانی کنم، از کوره در نروم، صبور باشم، جسور باشم و گذرا به همه چیز نگاه کنم.
تصمیم گرفتهام بروم، بدوم، ببینم، بشنوم، بشناسم، سفر کنم، حرف بزنم، انجام بدهم، بیاموزم، تجربه کنم و در حسرت هیچ خواستهای نمانم.
تصمیم گرفتهام برایم مهم نباشد، بیتفاوت باشم، توجهی نکنم، توضیحی ندهم، توضیحی نخواهم، تفسیری نکنم و سر به راه و خوشبین باشم.
تصمیم گرفتهام بعد از این، جهان را رنگیتر و آدمها را مهربانتر و اتفاقات را سطحیتر از آنی ببینم که بخواهند غمگینم کنند.
من آرامم، من میخندم، من میبخشم، من به دل نمیگیرم، من حق میدهم، من قضاوت نمیکنم، من توضیح نمیدهم، من بیش از اندازه فکر نمیکنم، من صبورم، من جسورم، من از رابطهها و اتفاقات و آدمها آسیبی نخواهمدید.
من با آرامش گام بر خواهمداشت،
من با حال خوبتری خواهمزیست.
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
من به هیچکس قول ندادم همیشه عالی باشم، خطا نکنم، زمین نخورم، عاقلانه رفتار کنم، بینظیر باشم!
من هیچ سوگندی نخوردهام مبنی بر این که همیشه حالم خوب باشد و کم نیاورم و جا نزنم و در هر شرایطی قوی باشم. از من توقع نداشته باشید شبیه به اسطورهای بینقص رفتار کنم و خودم را محدود کنم تا شما از دیدن نقاب یک آدم یکپارچه و همه چیز تمام، لذت ببرید! من هزار تکهام و هر تکهام به فراخور شرایط و روحیات و طاقتی که در آن لحظه دارم، یک جور رفتار میکند. از من نخواهید خودم نباشم و تمام مدت ادای آدمهای بیتفاوت و مستحکم و قوی را در بیاورم و درونم پر از بغضهای نیمه کاره باشد. از من نخواهید همان مسیری را طی کنم که همه طی کردهاند و همان روحیات و علایقی را داشتهباشم که همه دارند! از من نخواهید از خودم دست بکشم و با روحیات خودم بیگانه شوم و به سبک دیگران پیش بروم و آدمِ دیگری باشم...
من همینم! همانی که سعی میکند به شیوهی خودش و نسبت به تواناییهای پنهانِ وجودش، بهترین باشد، کسی را آزار ندهد، دلی را نشکند، اتفاقات خوبی را رقم بزند و خورشیدِ جهان خودش باشد...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
گاهی عمیقا احساس تنهایی میکنی، مثل پرندهی تنهایی که خودش را در انعکاس پنجره دیده و پشت شیشه بالا و پایین میپرد و جست و خیزهای خودش را با اشتیاق نگاه میکند، با این امید که مقابلش پرندهی دیگریست.
گاهی از تنهایی به خودت پناه ببر، برای خودت چای بریز، برای خودت کتاب بخوان، قدم بزن، سفر کن... لازم نیست همیشه به آغوش و حضور آدمها پناه ببری و برای خوب شدن حالت، چشمانتظار حمایت و همراهی آدمها باشی!
گاهی مثل پرندهی مقابل شیشه، خودت را با دیگران اشتباه بگیر و با خودت رفیق شو و روی خودت حساب کن و از حضور خودت همانقدر ذوق کن که از حضور آدمها!
کی از خودت به خودت دلسوزتر؟
کی از خودت به خودت مهربانتر؟
کی از خودت برای خودت راهگشاتر، ارزشمندتر، عزیزتر؟!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
خودت رو لایق آرزوهات کن
توی این دنیا چیزی به نام قانون جذب و میدان مغناطیسی وجود داره.
چیزهای خوب جذب آدم های خوب میشن.
چیزهای معمولی جذب آدم های معمولی.
هرچی اندیشه هات و تلاش هات بزرگتر باشه بیشتر خودت رو لایق آرزوها و اهداف بزرگتر میکنی.
زندگی معمولی و از روی نیاز مختص آدم های معمولیه و زندگی خوب و بدون نیاز، مختص افراد بی نیاز و بزرگ.
پس یاد بگیریم به جای کوچیک کردن و محدود کردن دنیامون، خودمون رو بزرگ کنیم.
دنیا گوش به فرمان ماست..
همیشه زمانم را مثبت سپری می کنم
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
از آن ثانیهها برای تو آرزو میکنم که ناگهان بیشتر از هر زمان دیگری احساس زنده بودن میکنی، که در یک لحظه نور میتابد به جهانت از دریچههای نامعلوم، که ناگهان پازل بههم ریختهی دلخوشیهات کنار هم چیده میشود بدون خطا.
از آن ثانیههای پر شور برای تو آرزو میکنم که صدای آرام و لبخندهای نازنین و نگاههای مطبوع کسی، تو را از جهان تکرار و مشغلههای هر روزه میگیرد و تا افق کهکشانهای ناشناخته میبرد. از آن ثانیههای عزیزی که خبرهای خوبی میشنوی و آدمهای خوبی را ملاقات میکنی و دلپذیرترین اتفاقات ممکن را مقابل چشمانت میبینی.
از آن روزهای خوب برای تو آرزو میکنم که دائما لبخند به لب داری و در باورت نمیگنجد که همه چیزِ جهانِ یک انسان، اینقدر درست و حساب شده پیش برود.
از آن روزها که مسیر بخت، تو را هموار باشد و خِرَد با تو یار باشد و زمانه با تو سازگار باشد و خوشیهات بسیار ...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
یکجایی هم میشکنی و فرصتی برای گریستن نمییابی و اشکهای گرم و رقیقت را در پسِ حفرهی چشمانت به تعویق میاندازی و تا یافتن خلوت مناسبی، با خود حمل میکنی. دائما و با هر تلنگری، ابری آبستن، با احتمال گریستنی اما به هر تقلایی جلوی خودت را میگیری و همچنان بغضت را با دو فنجان لبخند، قورت میدهی و مقتدرانه و با خونسردیِ تمام مقابل مردم میایستی و نمیگذاری حتی تردید کنند در اینکه تو چقدر شکسته، آمادهی فروپاشی و غمگینی!
کارها و معاشرتها و مشغلههای روزمرهات تمام میشود، به خانه برمیگردی و ناگهان میزنی زیر گریه. انگار دریچهی سد عظیمی را از مقابلش برداشتهباشند... به اندازهی تمام سالهایی که ادای قوی بودن در آوردی، اشک میریزی... اشک میریزی و از خدا و جهان و آدمها گلایه میکنی و از خودت...
بیش از هرکسی، شرمندهی غرورت هستی. خودت را مقصر میدانی که باعث شدی در نهایتِ شکوه، بشکند. خودت را مقصر میدانی که خودت را به این روز انداختی...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
تازگی ها ...
هرگاه از دیگران می رنجم ،
یا حتی نگرانم،
که چه قضاوت هایی پشتِ پرده ی تظاهرشان ، برایم می کنند ؛
چشمانم را می بندم ...
و این قسمت از جمله ی معروف " دیل کارنگی " را در ذهنم مرور می کنم ؛
" دیگران به اندازه ی سردردشان حتی ؛
به مردنِ من و تو اهمیت نمی دهند ... "
و همین برایِ بیخیال شدنم کافیست ...
و من نگرانِ قضاوت هایِ مردمی
که به اندازه ی سردردشان هم برایشان مهم نیستم ،
نخواهم بود ...
رازِ آرامش همین است !
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
گاهی لازم است یکجایی ، یک چیزها و اتفاقات و آدمهایی تمام شوند تا شاهدِ رخ دادنِ اتفاقات خوب و آمدنِ آدمهای خوبتر باشی. نخواه تمامِ فضا و زمان و مکان و آدمها همان باشد و مسیر همان باشد و دیدگاه و تفکرات و رفتارهای تو همان باشد و اتفاقات خوبتری بیفتد و همه چیز به طرز اغراقآمیزی بهتر شود! تو باید بپذیری که معجزهها و اتفاقات خوب، در نتیجهی پذیرش و تغییر، اتفاق میافتند و نمیتوانی در اتاقی بدون دریچه و پنجره و چراغ بنشینی و توقعِ نور داشته باشی!!!
گاهی باید بلند شد، از آسودگی و ثبات دل کند، از حاشیهی امن، بیرون زد، به استقبال ناشناختهها رفت و برای همه چیز آمادهبود و در نهایتِ به جان خریدنِ رنجها و تیرگیها و آسیبها، توقعِ معجزه و گشایش و نور داشت...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
#ماهور
از خودت تعریف نکن! تعریف کردن از خود، ارزش و توانمندیهای تو را زیر سوال میبرد. انگار کن کنار درخت میوهای که پر بار است تابلوی بزرگی نصب کنند و روی آن بنویسند: این درخت، میوههای بسیاری دارد! چه دلیلی دارد چیزی که هست را توضیح بدهی؛ مگر اینکه یا نباشد یا نسبت به بودن آن تردید داشتهباشی؟!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ