یک نفر هست که جز حال خوب من، هیچ‌چیز دیگری برایش اهمیت ندارد. بی‌هوا از راه می‌رسد و یک‌تنه مقابل سپاه دردها می‌ایستد و با تمام توانش ابر اندوه و ماتم جهانم را پس می‌زند. یک نفر هست که برایش اهمیت دارم و برای تماشای لبخندهای دوباره‌ی من هرکار می‌کند. یک نفر هست که حضورش جهانم را پرنورتر کرده و از هر فاصله‌ای، نزدیک‌ترین آدم دنیای من است. یک نفر هست که بالا و پایین و اندوه و شادی دنیای بلاتکلیف من برایش فرق چندانی ندارد و هرجور که باشم او مرا مثل روزهای اول و با همان تصورات نخستین دوست دارد. یک نفر هست هنوز که در سخت‌ترین شرایط و اوضاع ممکن هم می‌توان به‌ حضورش امیدوار بود و به اشتیاق چشم‌های روشن و وجود نازنین او لبخند زد و به ادامه‌ی دنیا و بقای خوبی‌ها امید داشت... یک‌نفر هست هنوز که من به یمن حضورش از جهان فاصله نگیرم و از معاشرت گهگاهم با آدم‌ها ناامید نباشم. ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ