🔰 اوج داستان همانطور که مهمترین حادثه داستان است باید برجستهتر از سایر وقایع نیز باشد.
♨️ کار تمام حوادث، اعم از اصلی و فرعی باید این باشد که جریان داستان را به سوی این نقطهی مشخص هدایت کنند و پابهپای پیشرفت جریان داستان بر رغبت خواننده بیفزایند و تا وقتی جریان داستان به این نقطه نرسیدهاست، مانع از اُفت این رغبت گردند.
✅ نویسنده وقتی مجاز است حادثه جالبی را در ابتدای داستان بیاورد که بتواند بعدها حوادث جالبتری را وارد داستان کند.
🔱 چنانچه لطف و گیرایی حادثه یا حوادثی را که در آغاز داستان میآیند از حوادث بعدی بیشتر باشد، برای اینکه اوج داستان لطمه نبیند باید آنها را تعدیل کرد و از قوتشان کاست، یا حتی چنانچه طرح داستان اجازه دهد وقوعشان را به تعویق انداخت.
💬 گسترش طرح، عبارت است از انتخاب و ترکیب رشتهای از حوادث خاص، بهنحویکه بر روی هم نتیجه معینی را که همان اوج داستان باشد به بار آورند. اما این کار چگونه باید صورت پذیرد؟ این کار را با دستچین کردن حوادث میتوان به انجام رساند؛ لیکن درهرحال این انتخاب باید طوری باشد که هر حادثه با یک یا چند یا تمام حوادث دیگر داستان پیوند داشته و هر حادثه از حادثهی پیشاز خود نتیجه شده باشد و این نیز هنگامی میسر است که حوادث، رشتهی بههمپیوستهای را تشکیل دهند و در این رشته وقوع چیزی به تصادف موکول نشده باشد.
👤 چجوف همیشه به نویسندگان جوان توصیه میکرد«اگر تفنگی را در فصلی از کتاب میآورید، آن را دیر یا زود آتش کنید.»
حادثهی منفرد، حادثهای که با سایر حوادث داستان پیوند نداشته باشد حق زیستن در داستان را ندارد.
📌 طرح داستان را باید چنان پرداخت که خواننده تا هنگامیکه به اوج نرسیده است، آن را باز نشناسد.
#کتابهنرداستاننویسی
#آموزش
@nahal313