🌸 بِسم‌ِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم 🕊 بر بال حکمت ۱۹۰ نهج‌البلاغه 🕊 وَا عَجَبَاهْ! أَتَكُونُ الْخِلاَفَةُ بِالصَّحَابَةِ وَ لاتَكُونُ ِالصَّحَابَةِ وَ الْقَرَابَةِ؟ وَرُوِىَ لَهُ شِعْرٌ في هذَا الْمَعْنى: فَإِنْ كُنْتَ بِالشُّورى مَلَكْتَ أُمُورَهُمْ فَكَيْفَ بِهذا وَالْمُشيرُونَ غُيَّبٌ وَإنْ كُنْتَ بِالْقُرْبى حَجَجْتَ خَصيمَهُمْ وَغَيْرُكَ أوْلى بِالنَّبِيِّ وَأَقْرَبٌ شگفتا! آیا معيار خلافت، صحابیِ پيامبر بودن است؟، اما صحابی بودن و خویشاوندی ملاک نیست؟ از امام (عليه‌السلام) شعری در همین مسئله نقل شد که به ابابکر فرمودند: اگر ادعا می‌کنی با شورای مسلمین به خلافت رسیدی، چه شورایی بود که رأی دهندگان حضور نداشتند؟ و اگر خویشاوندی را حجت می آوری، دیگران از تو به پيامبر نزدیک‌تر و سزاوارترند. شرح حکمت: ❇️ معيار امامت؟ 🌴 امام (عليه‌السلام) در اين كلام پرمعنا به سراغ استدلال‌های باطل مدعيان خلافت رفته‌اند. 🔹قسمت قبل از شعر خطاب به عمر است، زيرا هنگامی‌که ابوبكر به عمر گفت: دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم، عمر گفت: تو همراه پيغمبر در همه جا بودى (در سختى و آسانى) تو دستت را دراز كن تا من با تو بيعت كنم. على (ع) در پاسخ اين سخن می‌فرمايند: اگر نزدیکی معيار اولويت برای خلافت باشد، كسى كه همين مصاحبت را در طول عمر پيامبر (حتى پيش از اين‌كه ابوبكر اسلام بياورد) داشته است، و از خويشاوندان نزديك پيغمبر هم بوده شایسته‌تر است. 🔹اما آن دو بيت شعر خطاب به ابوبكر است. اشاره به داستان سقيفه است كه به اصطلاح گروهى از صحابه مشورت کردند و ابوبكر را منصوب نمودند، درحالیکه اگر منظور آن‌ها شوراى صحابه پيغمبر (ص) بوده است، اكثريت قاطع صحابه غايب بودند؛ شورايى بود بسيار محدود و شتاب زده كه با نقشه قبلى ترسيم شده بود. و ابوبكر در سقيفه استدلال كرده بود كه ما عترت رسول‌الله هستيم. على (ع) در برابر اين استدلال می‌فرمايند: اگر خويشاوندى تو به پيامبر دليل شايستگى توست غير تو از تو به پيغمبر نزديك تر است. 💟 البته که مصاحبت و خويشاوندى با آن حضرت هيچ‌یک براى جانشینی كافى نيست، بلكه خلافت پيامبر مرهون شایستگی‌های علمى و اخلاقى فراوانى ست كه جز در على (ع) وجود نداشت... 🌺 لطفا حکمت ها را دنبال کنید انشالله با عمل به حکمت ها: مرام علی (ع) پر رونق تر از نام علی (ع) باشد. 💫 🆔 @nahjolbalaghehvazendegi