34 روز تا عید سعید غدیر خم 📝 عباس‌بن‌عبدالمطلب که یکی از باقیماندگان بود، خود را به پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم رسانید و در طرف راست ایشان جای گرفت. پسرش فضل هم در طرف چپ حضرت بود و ابوسفیان‌بن‌حارث، پسر عموی پیامبر نیز زمام استر ایشان را در دست داشت. در نقلی آمده است آن وقت که عباس خود را به پیامبر رسانید (در میان غزوۀ حنین)، چپ و راست را نگریست و از امیرالمومنین علی علیه‌السلام نشانی ندید و گفت: چه بد! چه بد! در چنین جایگاهی فرزند ابوطالب جان خودش را از پیامبر خدا دریغ داشته؟! با اینکه او آن همه فداکاری‌های بزرگ در گذشته کرده است! پسرش فضل گفت: پدر! اینگونه در مورد پسر برادرت سخن نگو! عباس گفت: مگر چه شده؟ فضل جواب داد: آیا او را در خط مقدم نمی‌بینی؟ آیا او را در میان گرد و غبار جنگ مشاهده نمی‌کنی؟ عباس گفت: پسرم نشانش بده! فضل هم دائم نشانی می‌داد تا عباس، امیرالمومنین را دید و شناخت. ناگهان گفت: آن برقی که در میان غبار به چشم می‌خورد، چیست؟ فضل گفت: این برق شمشیر اوست که در صفوف دشمن بالا وپایین می‌رود. 📌 برگرفته از ص 233 و 234 کتاب «جانشین پیامبر»، تألیف آیت‌الله محمدعلی جاودان، نشر واژه‌پرداز اندیشه